کودک و نوجوان

ایرج (قصه‌های شاهنامه 11)

به خود نهیب می‌زنم: ما امروز سه برادر نیستیم. ما امروز سه سرزمینیم. ما امروز ایران و روم و تورانیم. تور فریاد می‌زند: «تا دیر نشده خنجر را بردار!» خنجر را برمی‌دارم، به چشم‌های سرخ‌رنگ سلم می‌نگرم و خنجر را در ستون چوبی خیمه می‌کوبم: «نه، من در این دام نمی‌افتم. از جانم می‌گذرم اما با خنجر پدرانم، برادر نمی‌کشم.» در مجموعه چهارم «قصه‌های شاهنامه» (جلدهای 10، 11 و 12) نویسنده کوشیده است در مسیرهای ناشناخته‌تر شاهنامه حرکت کند تا با پرهیز از تکرار افسانه‌ها، آن‌ها را از زاویه‌ای نو و از دورن متن ماجرا بازآفرینی کند.

افق
9786003530287
۱۳۹۶
۵۶ صفحه
۱۷۳ مشاهده
۰ نقل قول
آتوسا صالحی
صفحه نویسنده آتوسا صالحی
۱۰ رمان آتوسا صالحی شاعر، نویسنده و مترجم کتاب های کودکان و نوجوانان، سال ۱۳۵۱در تهران به دنیا آمد و از سال ۱۳۶۹ فعالیت حرفه ای خود را از طریق همکاری با مجله سروش نوجوان و به عنوان یكی از سردبیران "مجله در مجله" آغاز كرد. او افزون بر این، در نشریه هایی چون مجله همشهری، هفته نامه و روزنامه آفتابگردان، روزنامه شرق، ایران و ... قلم زده است. از صالحی تا كنون بیش از سی عنوان كتاب برای كودكان و نوجوانان منتشر ...
دیگر رمان‌های آتوسا صالحی
فرود و جریره (قصه‌های شاهنامه 4)
فرود و جریره (قصه‌های شاهنامه 4) جریره از راه‌های تو در تو می‌گذرد و از پلکان بالا می‌رود. هنوز اندوه مرگ همسرش سیاوش در دلش زنده است. جریره تنها پسرش فرود را به سوی سپاه ایران می‌فرستد تا در خونخواهی سیاوش با آنان همراه شود. اما توس، فرمانروای سپاه ایران دست دوستی فرود را پس می‌زند. در مجموعه دوم «قصه‌های شاهنامه» (جلدهای 4، 5 و 6) ...
کیخسرو (قصه‌های شاهنامه 12)
کیخسرو (قصه‌های شاهنامه 12) گودرز می‌خواهد مرا از رفتن باز دارد. شبرنگ سم بر زمین می‌کشد. گیو دنبالم می‌آید: «بگذار همراهت باشم...» دیگر نمی‌شنوم. سوار بر شبرنگ دیوار باد و خاک را می‌شکافم و می‌تازم. پاره آتشی چون تیر چهره‌ام را نشانه گرفته است. سپر بر سر می‌گیرم و می‌غرم: «برو، تندتر برو! تو با سیاوش از آتش گذشتی، از دروازه‌های دژ اهریمن هم ...
جمشید (قصه‌های شاهنامه 10)
جمشید (قصه‌های شاهنامه 10) شهرناز ابروهایش را چون دو ریسمان سیاه در هم گره می‌زند و می‌گوید: «دیگر چه در سر داری؟ هفت دریا و هفت خشکی را دیدی و نامت را در چهار گوشه خاک بلندآوازه کردی. دست از این همه آرزوی دور و دراز بردار!» از دور پیداست. سنگ‌های گران‌بها بر چهار گوشه‌اش می‌درخشند. می‌گویم: «خشکی و دریا را زیر پا گذاشتم ...
رستم و سهراب (قصه‌های شاهنامه 8)
رستم و سهراب (قصه‌های شاهنامه 8) بگو رستم کجاست؟ بگو در کدام یک از این سراپرده‌هاست؟ دوست دارم زودتر، پیش از آن که کسی از رازم پرده بردارد، با او روبه‌رو شوم؟ دوست دارم بدانم آیا می‌تواند فرزند نادیده‌اش را در جامعه دشمنان بشناسد؟ در این مجموعه نویسنده کوشیده است که در مسیرهای ناشناخته‌تر شاهنامه حرکت کند، تا با پرهیز از تکرار افسانه‌ها، آن‌ها را از ...
ضحاک بنده‌ی ابلیس (قصه‌های شاهنامه 1)
ضحاک بنده‌ی ابلیس (قصه‌های شاهنامه 1) از دوش‌های ضحاک، این بنده ابلیس، دو مار روییده است. مارها هر روز خوراک می‌خواهند و خوراک آن‌ها مغز جوانان است. ارمایل و کرمایل، این دو برادر پارسا و دوراندیش می‌خواهند به دربار ضحاک بروند و خورشگر او شوند. آن‌ها تدبیر و نقشه‌ای در سر دارند. در این مجموعه نویسنده کوشیده است که در مسیرهای ناشناخته‌تر شاهنامه حرکت کند، تا ...
مشاهده تمام رمان های آتوسا صالحی
مجموعه‌ها