رمان خارجی

خانه سکوت

اورهان پاموک در کتاب خانه سکوت همراه با خانواده‌ای به دنبال گذشته سرگردان‌شان پس از 30 سال گذر زمان می‌پردازد. مادربزرگی که خاطرات 90 ساله‌ی عمرش را آرام آرام مرور می‌کند. پدربزرگی که بین طبیعت و نابودی رساله‌ای را به نگارش در آورده و آشنایانی که در میان سکوت این خانه وجودشان حس می‌شود را در قالب روایتی جذاب و خواندنی در برابر خواننده طرح می‌کند. خانه سکوت با استقبال شگفت‌انگیزی روبه‌رو شد و به بسیاری از زبان‌ها ترجمه شده و جوایز فراوانی را از آن خود کرده است.

پوینده
9789642950362
۱۳۹۳
۳۶۸ صفحه
۶۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های اورهان پاموک
چیز غریبی در سرم
چیز غریبی در سرم رمان چیز غریبی در سرم، حکایت مردم فرودستی است که به امید رسیدن به آمال و آرزوهایشان راهی استانبول می‌شوند. ماجرای پدر و پسری که در سال‌های کمی دورتر از روستاهای فقیرنشین فلات مرکزی ترکیه به شهر می‌آیند. این کتاب هم یک حکایت عاشقانه است، هم داستانی مدرن. رمانی که اورهان پاموک شش سال روی آن کار کرده است، داستان ...
جودت‌بیک و پسران
جودت‌بیک و پسران اورهان پاموک، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، در جودک‌بیک و پسران توانایی‌اش در آفرینش رمان کلاسیک را به رخ می‌کشد. دغدغه‌های همیشگی نویسنده موضوع برخورد شرق و غرب، سنت و مدرنیته، دموکراسی و پدرسالاری در لابه‌لای سطور و صفحات این رمان نیز حس می‌شود. رمان که سرگذشت و ماجراهای سه نسل از خانواده‌ای اهل استانبول را روایت می‌کند، با تصویری که ...
اسرار کتاب سیاه (با نوشته‌ها گفته‌ها عکس‌ها و طرح‌هایی از ارهان پاموک)
اسرار کتاب سیاه (با نوشته‌ها گفته‌ها عکس‌ها و طرح‌هایی از ارهان پاموک) کتاب اسرار کتاب سیاه یک اثر جذاب است درباره نوشته شدن یکی از مهم‌ترین رمان‌های ارهان پاموک. رمان کتاب سیاه که عملا باعث شهرت و اعتبار بیش از پیش پاموک شد مملو از تکنیک‌ها، تجربه‌ها، تاریخ، سیاست و استفاده نویسنده‌اش است از آدم‌های واقعی اطرافش. و در این کتاب پاموک نشان می‌دهد که چطور این رمان بزرگ را نوشته است.
زنی با موهای قرمز
زنی با موهای قرمز زنی با موهای قرمز رمان جدید اورهان پاموک، نویسنده نامدار ترک و برنده جایزه نوبل ادبیات است. جم پسری جوان و سودایی است که دست تقدیر او را به روستایی در اطراف استانبول می‌کشاند. او آن‌جا درگیر ماجرایی عاشقانه می‌شود که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد. هم‌زمان داستان‌های جذاب دیگری هم روایت می‌شوند: بار دیگر، رستم و سهراب شاهنامه ...
پدرم
پدرم آن شب دیر به خانه آمدم. گفتند پدرم مرده است. تصویری به جای مانده از دوران کودکی در برابر چشم‌هایم ظاهر شد، پدرم با شلوارک و پاهای لاغرش، و این به شکلی دردناک درونم را می‌خراشید. ساعت دوی بامدار به خانه‌اش رفتم تا برای آخرین بار ببینمش. گفتند:«توی اتاق است.» به اتاق رفتم. ساعت‌ها بعد، نزدیک صبح، در مسیر بازگشت، خیابان‌های ...
مشاهده تمام رمان های اورهان پاموک
مجموعه‌ها