رمان نوجوان

این همه بادکنک‌های رنگی

در آن نسیم گرم تابستان کودکان به بادکنک‌های ارغوانی رنگ قوطی پر از کبریت را آویختند. بادکنک‌های ارغوانی رنگ را با قوطی‌های پر از کبریت به آسمان فرستادند.

نظر
9786001521478
۱۳۹۳
۳۶ صفحه
۴۶۱ مشاهده
۰ نقل قول
احمدرضا احمدی
صفحه نویسنده احمدرضا احمدی
۳۰ رمان احمدرضا احمدی در ساعت ۱۲ ظهر روز دوشنبه ۳۰ اردیبشهت ماه ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدرش کارمند وزارت دارایی بود و ۵ فرزند داشت که احمدرضا کوچکترین آنها بود. جد پدری وی ثقه‌الاسلام کرمانی، و جد مادری‌اش آقا شیخ محمود کرمانی است. سال اول دبستان را در مدرسه کاویانی کرمان گذراند و در سال ۱۳۲۶ با خانواده به تهران کوچ کرد. در دبستان ادب و صفوی تهران دوران ابتدایی را به پایان برد و دورهٔ دبیرستان را در دارالفنون ...
دیگر رمان‌های احمدرضا احمدی
در بهار خرگوش سفیدم را یافتم
در بهار خرگوش سفیدم را یافتم باز بهار آمد. صبح زود، با آواز قناری بیدار شدم. برف‌ها آب شده بودند. به کوچه دویدم. یک سفیدی، در کوچه می‌دوید. این، خرگوش سفید من بود. فریاد زدم: تو آزاد هستی، خرگوش کوچک سفید! روی هر رنگی که دوست داری جست و خیز کن، و خوش باش! بعد، پیراهن پرشکوفه‌ام را پوشیدم و به باغ دویدم، بازی کردم، دویدم، خندیدم...
نمایش‌نامه‌های شاعر 1 (فرودگاه پرواز 707 ما از گذشته آمده‌ایم اتاق‌ها) نمایش‌نامه
نمایش‌نامه‌های شاعر 1 (فرودگاه پرواز 707 ما از گذشته آمده‌ایم اتاق‌ها) نمایش‌نامه فرشته‌ای در بیمارستان از پنجره به اتاقم آمد به من گفت پس از انفجار بمب‌های اتمی روی زمین فقط شاعران می‌مانند. سه گل شمعدانی می‌ماند به رنگ‌های سفید، صورتی، قرمز. خوشه‌ای انگور. یک شاخه گل سرخ. یک خوشه گندم. یک اسب سفید. دو جفت کفش تابستانی و زمستانی. یک کتاب نت از آثار شوپن، چایکوفسکی، بتهوون، موتزارت. عکس‌هایی از کودکانی ...
نمایش‌نامه‌های شاعر 3 (انبارها پیله‌ها ماهتاب دریایی تولد اول تولد دوم)
نمایش‌نامه‌های شاعر 3 (انبارها پیله‌ها ماهتاب دریایی تولد اول تولد دوم) حساب سال‌هایی را که در این انبار متروک و نمور زندگی کرده‌ام از یاد برده‌ام، باید زندگی را ادامه بدهم. شاید بازگردد و دوباره برای من آکوردئون بزند. من به صدای آکوردئونش زنده هستم. برای ادامه زندگی از چه چیز باید نام ببرم. من که شیفته نگاه خودم و دیگران به انگورها بودم، اکنون در انبار مانده‌ام که فهرستی از ...
نمایش‌نامه شاعر 3
نمایش‌نامه شاعر 3 در این مجموعه می‌خوانید: فرودگاه. پرواز 707. ما از گذشته آمده‌ایم. اتاق‌ها. سایه‌ها. سردخانه. خواب. انبارها. پیله‌ها. ماهتاب دریایی. تولد اول، تولد دوم. نیمکت آبی رنگ، در انتهای دنیا. ضیافتی مجلل.
در همه جهان ناگهان چراغ‌ها روشن شدند
در همه جهان ناگهان چراغ‌ها روشن شدند کودکان جهان ناگهان از نسیم صبح‌گاهی بیدار شدند به میدان‌ها آمدند. جهان در رنگ بنفش غرق شد، جهان بنفش شد.
مشاهده تمام رمان های احمدرضا احمدی
مجموعه‌ها