16 داستان
استنباط داستاننویسان این مجموعه، از داستان، تا حدی با هم متفاوت است و به همین دلیل امکانات شکلی و معنایی و تاویلی هر کدام از داستانها هم با هم متفاوت است. البته این تفاوتها دلیلی بر ضعیف یا قوی بودن داستانها نیست بلکه نشاندهنده استقلال رای نویسندگان و تلقی آنها از داستان است. از همین رو تنوع داستانها باعث شده ...
تا جایی که میتوانی گاز بده
احمد خودرو را به حرکت درآورد. در راه زهرا گریه میکرد و رو به مجید داد میزد: من بچهام رو از تو میخوام بی عرضه! و رو به مرد فریاد میکشید: دزدها، بیشرفها، بچهام رو کجا بردید؟
در چشم تاریکی
اگه تو بمیری
اگه تو بمیری مجموعه دوازده داستان کوتاه از این نویسنده و منتقد فعال روزگار ماست. داستانهایی از جنس زندگی، صریح، گزنده و نا منتظره.
رویاهای بیداری
وقتی میپیچیم پشت ساختمان، درجا خشکمان میزند. آدمی همهیکل پسربچههای شش هفت ساله، لخت و عوری روی برفها نشسته و به ما خیره شده است. انگار تازه پوستش را سراپا کندهاند. خون تازه بیآنکه بچکد رو گوشتهای نمایانش میدرخشد. ساکت پاهایش را جمع کرده و به ما زل زده است.