مجموعه داستان خارجی

مرد دربند (گزیده داستان‌های کوتاه اروپا)

آفتاب روی صورت او افتاده بود و بیدارش کرد. اما باعث شد چشم‌هایش را ببندد. از سرازیری جاری شد بی‌آنکه مانعی بر سر راهش باشد. به صورت جریانی سیال درآمد. دسته‌های مگس را جمع کرد که بالای سر او می‌پریدند و بر پیشانی مرد می‌نشستند. گرد سر او می‌چرخیدند. بعد جای خود را به دسته‌ای تازه از راه رسیده می‌دانند. وقتی می‌خواست آن‌ها را از خود براند، متوجه شد که او را بسته‌اند. طنابی نازک دور بازوهای او تاب خورده بود. دست‌هایش را طناب‌پیچ کرده بودند. یک رشته طناب دور مچ پای او پیچیده بود و به صورت ضربدری دور تا دور ساق و ران و کمر و سینه و بازوهایش را گرفته بود.

افراز
9789647640848
۱۳۸۷
۲۴۰ صفحه
۸۰۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های گروه نویسندگان
بگو آآآ (روایت 1 شغل) مجموعه داستان
بگو آآآ (روایت 1 شغل) مجموعه داستان مجموعه‌ای که در دست دارید بخش اول خاطرات شغلی است که از خرداد 89 تا خرداد 90 در مجله همشهری داستان چاپ شده‌اند. به کتاب درآمدن این صفحات به طرفداران قبلی این نوشته‌ها امکان می‌دهد که مجموعه کاملی از آن را در اختیار داشته باشند. برای کتاب‌خوانان و آن‌هایی که پیشتر مخاطب این صفحات نبوده‌اند هم شرایطی فراهم می‌شود که ...
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 2 بازیگر زن) مجموعه دنیای مدرن 3
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 2 بازیگر زن) مجموعه دنیای مدرن 3 من نمی‌خوام بمیرم. اگه یه مار پیداش بشه و مسمومم کنه، خب کرده. اگه شورشی‌ها بیان و بهم شلیک کنن یا با چاقو سرم رو ببرن، خب کردن. این‌ها دست من نیست. اما این که بدن خودم بهم بتازه و بکشدم... نه. نمی‌تونم قبول کنم.
5 ضرب در 1 (5 تک‌گویی برای زنان) مجموعه دنیای مدرن 4
5 ضرب در 1 (5 تک‌گویی برای زنان) مجموعه دنیای مدرن 4 انگاری در بهشت بالای سرم باز شده بود، صاف همون لحظه، و من می‌تونستم صدای جهانو بشنوم. تمام چیزی که من می‌شنیدم فریاد این هستی بود... می‌دونی چی می‌گفت؟ داشت می‌خندید. آره. همه حواسشو جمع کرده بود و داشت می‌خندید، داشت به من می‌خندید...
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 2 بازیگر مرد) مجموعه دنیای مدرن 2
5 ضرب در 2 (5 نمایش‌نامه دو شخصیتی برای 2 بازیگر مرد) مجموعه دنیای مدرن 2 ما همه‌مون چسبیدیم به زندگی. شاید این ثابت کنه که هیچی بعد از مرگ وجود نداره؟ شاید یه قسمتی از ما می‌دونه که این تمام اون چیزیه که ما داریم و سعی می‌کنه تا جایی که ممکنه نگهش داره.
کابوس‌ها (12 نمایشنامه رادیویی)
کابوس‌ها (12 نمایشنامه رادیویی) قدرتی که به من داده شده، چه به صورت تیغه تیز تبر باشه یا نیش دشنه‌ای در تاریکی شب و یا طناب نرمی که دور گردن متهم حلقه می‌کنم، تنها بخش کوچکی‌ست از قدرت بیکران کسانی که روی این زمین به حقوق مردم تجاوز می‌کنند. همه خشونت‌ها یک منشا دارند و قدرت من هم از جانب صاحبان اصلی قدرت به ...
مشاهده تمام رمان های گروه نویسندگان
مجموعه‌ها