رمان ایرانی

تورن‌فیلد در بن‌بست

دنیا هم که مال تو باشد. تا زمانی که درون قلب یک زن. جایی نداشته باشی، تا درون آوازه‌های عاشقانه زنی. زندگی نکنی و سهمی از. دلشوره‌هایش نداشته باشی، فقیرترین مرد دنیایی. "ویلیام شکسپیر"

پرسمان
9786001873171
۴۲۴ صفحه
۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مریم ریاحی
مرجان
مرجان به خودم که آمدم ترانه پیاده شده بود... رو به امیر گفت: پس خودتون مرجان و میارید دیگه؟... و صدای امیر را شنیدم که گفت: بله... خیالتون راحت باشه... نگاه به ترانه دادم... آخرین نگاه پراضطراب و در عین حال پرامیدش را به من انداخت و سر تکان داد... این سر تکان دادنش یعنی قوی باش... آره... خوبه... محکم باش... حرف بزن...
مثل پر
مثل پر نگاه سودابه به روی همان جمله ماند... خیره به تک‌تک کلمه‌هایش... قطرات عرق روی سر و صورتش نشستند... بدنش گر گرفت... چشم‌هایش پر شدند... خالی شدند... خطی خیس روی گونه‌اش راه باز کرد... آخر خط قطره شد و روی کاغذ افتاد... روی جمله آیدا شدم... آیدا لغزنده شد... کش آمد... سودابه دست روی جوهر روان شده کشید... آیدا ویران شد...
هم‌خونه
هم‌خونه عشق، خودش خواهد آمد. نمی‌توان از آن فرار کرد. عشق خودش آهسته آهسته و در گوشه‌ای می‌آید و در گوشه‌ای از قلب مهربانت آرام و بی‌صدا می‌نشیند و تو متوجه‌‌اش نخواهی بود و بعد ذره ذره قلبت را پر می‌کند کم کم مثل ساقه مهر گیاه در تمام جانت می‌پیچد و ریشه می‌دواند، به طوری که بی آن نمی‌توانی تنفس ...
هم‌خونه
هم‌خونه عشق، خودش خواهد آمد. نمی‌توان از آن فرار کرد. عشق خودش آهسته آهسته و در گوشه‌ای می‌آید و در گوشه‌ای از قلب مهربانت آرام و بی‌صدا می‌نشیند و تو متوجه‌‌اش نخواهی بود و بعد ذره ذره قلبت را پر می‌کند کم کم مثل ساقه مهر گیاه در تمام جانت می‌پیچد و ریشه می‌دواند، به طوری که بی آن نمی‌توانی تنفس ...
مشاهده تمام رمان های مریم ریاحی
مجموعه‌ها