نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

یرما

(Yerma)

برای این که به ستوه اومده‌ام. برای این که از دست‌هایی که فقط به درد خودم می‌خوره، خسته شده‌م. برای این که من تحقیر شده‌م. برای این که وقتی می‌بینم گندم جوونه می‌زنه، چشمه بی‌وقفه آب می‌ده، گوسفندها هزار تا هزار تا بره به دنیا می‌آرن، سگ‌ها... وقتی اینا رو می‌بینم، حس می‌کنم که من تحقیر شده‌م. طبیعت تمام زاده‌های خودشو به رخ من می‌کشه و من به جای دهن گرم پسرم، روی سینه‌هام زخم نیشتر حس می‌کنم.

پری صابری
قطره
9789643417765
۱۳۹۷
۸۰ صفحه
۵۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فدریکو گارسیا لورکا
صفحه نویسنده فدریکو گارسیا لورکا
۱۳ رمان Born in Fuente Vaqueros, Granada, Spain, June 5,1898; died near Granada, August 19,1936, García Lorca is one of Spain's most deeply appreciated and highly revered poets and dramatists. His murder by the Nationalists at the start of the Spanish civil war brought sudden international fame, accompanied by an excess of political rhetoric which led a later generation to question his merits; after the inevitable slump, his reputation has recovered (largely with a shift in interest to the less obvious works). ...
دیگر رمان‌های فدریکو گارسیا لورکا
ماریانا پیندا
ماریانا پیندا لورکا در این نمایش‌نامه جذاب چون دیگر آثارش، رفتار انسانی عاشق را در گذار زندگی به نظاره می‌گیرد، او همیشه عاشقان را در برابر خودمداران می‌گذارد تا تقابل این دو وجه از شخصیت انسان را آشکار سازد. لورکا در ماریاناپیندا محور اصلی اثرش را بر عشق به آزادی و رهایی نهاده، و آن را بر بستری از تاریخ زندگی مردم ...
فصلی در غرناطه
فصلی در غرناطه در انتهای یک خیابان متروک می‌رود کره اسب سیاهی پرسه‌زن اسبی از خواب‌هایی که کابوس نسیم غروبی می‌‌آید از دور و یک پنجره گریه سر داده با باد
3 نمایش‌نامه از لورکا (عروسی خون - یرما - خانه ‌برناردا آلبا)
3 نمایش‌نامه از لورکا (عروسی خون - یرما - خانه ‌برناردا آلبا) "اکثر قهرمانان درام لورکا، بار گران ‌وزنی را به دوش می‌کشند. بار آیین و رسومی خانوادگی، بار سنن ستم‌گر و سخت‌گیر شرافتی که امروز دیگر به هیچ روی قابل درک و فهم نیست. مردها، بچه‌ها، مادران ـ که در همه حال، از دید لورکا، قربانی شرایط‌اند ـ بدین سنت گردن می‌نهند. به بیان دیگر: آنان با اطاعت و انقیاد ...
همسر بی‌نظیر کفاش
همسر بی‌نظیر کفاش خانم کفاش. از بس که احمقی؛ اگه خیابونو هم صدای جیغ من پر کنه حقته. کفاش. فکر کنم این وضع، خوشبختانه، به زودی تموم بشه چون صبر من داره تموم می‌شه. تا همین‌جاشم نمی‌دونم چطوری طاقت آوردم.
مشاهده تمام رمان های فدریکو گارسیا لورکا
مجموعه‌ها