رمان خارجی - آمریکا و کانادا

خانه پزشک

(The doctors house)

آن بیتی (1947) داستان‌نویس مطرح امریکایی، هم داستان کوتاه‌نویسی است تاثیرگذار و هم رمان‌هایش توانسته او را به یکی از نمادهای ادبیات چند دهه گذشته امریکا تبدیل کنند. بیتی خانه‌ی پزشک را سال 2002 منتشر کرد، رمانی که در تناسب است با جهان همیشه قصه‌گویش. رمان داستان زنی است که با بازگشت به مفهوم خانه سعی می‌کند نوری بتاباند بر رازهای فراموش شده‌ی آن. او برادری دارد با خصوصیات روانی و رفتاری خاص و پدری که در گذشته او نقش مهمی بازی کرده است. آن بیتی این انسان را مقابل گذشته‌ای قرار می‌دهد که در نگاه نخست نوستالژیک به نظر می‌رسد اما در دلش انبوهی از رازها و باورها و اتفاق‌ها پنهان شده‌اند که باید رمزگشایی شوند... این کتاب اثری است با جزئیات خیره‌کننده، جزئیاتی که انواع شخصیت‌های فرعی را وارد رمان می‌کند و جغرافیا و مفهومی از خانه پدری می‌سازد که تامل‌انگیز است. بیتی که تاکنون جوایز فراوانی از جمله جایزه «پن مالامود» را از آن خود کرده، یکی از داستان‌نویسانی است که تبحر ویژه‌ای در احضار خاطرات و گره زدن‌شان با جهان امروز شخصت‌هایش دارد. پیش از این کتاب خواب گرگ از این نویسنده ترجمه شده و در همین انتشارات به چاپ رسیده است.

چشمه
9786002298836
۱۳۹۷
۲۳۸ صفحه
۲۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
آن بیتی ۴ رمان Christopher Pike is the pseudonym of Kevin McFadden. He is a bestselling author of young adult and children's fiction who specializes in the thriller genre.

Librarian Note: There is more than one author in the GoodReads database with this name.

McFadden was born in New York but grew up in California where he stills lives in today. A college drop-out, he did factory work, painted houses and programmed computers before becoming a recognized author. Initially unsuccessful when he set out to ...
دیگر رمان‌های آن بیتی
خواب گرگ
خواب گرگ تو سواری نشسته‌ام و منتظرم از ساختمانی که مدرسه باله‌اش است بیاید بیرون. بهش درس می‌دادند ولی کمکی نکرده بود. هنوز هم وقتی راه می‌رود قوز می‌کند از لحاظ روانشناسی تجزیه و تحلیلش کنیم، گردنش را جلو می‌آورد تا فقط گردنش را جلو آورده باشد، بلکه در اصل... نوئل فکر می‌کند بث خودش دلش می‌خواهد گردن‌درد بگیرد. دخترک به خاطر ...
آخر هفته
آخر هفته لنور با دست یک طرف چهره‌اش را می‌مالد و به جولی و سارا که پایین آمده‌اند صبح‌به‌خیر می‌گوید. سارا آب پرتقال میل ندارد؛ همین‌طوری هم سرحال و قبراق است. لنور لیوانی آب پرتقال برای جولی می‌ریزد. جورج از راهرو صدا می‌زند:«آماده‌اید؟» لنور تعجب می‌کند که چرا جورج می‌خواهد این‌قدر زود راه بیافتد.
ساعت گرینویچ
ساعت گرینویچ
مشاهده تمام رمان های آن بیتی
مجموعه‌ها