رمان ایرانی

شقایق

چگونه بی‌خیالت شوم مادر؟! که هر لحظه. با هر تپش. در من تکرار می‌شوی. خدای داستان‌های منی. پلی بزن به سویم مادر! معجزه‌ای کن و بخوان مرا، جان دلم...

سرگیس
9786008086215
۱۳۹۷
۶۰۰ صفحه
۱۲۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های اعظم صرفی
بعد از امید
بعد از امید امید دانشجوی ممتاز کلاس استاد، آن قامت بلند و رعنایت چگونه به شاخه‌ای شکسته تبدیل شد که حتی نتوانستی در مقابل استاد از جایت برخیزی. یاس خوش‌بوی کلاس با استاد حرف بزن و بگو که کدامین اهریمن سرو قامت بلندت را خم کرد و مهر خاموشی و سکوت بر لبانت نهاد...
کارن
کارن کامران و آرش می‌خوردند و می‌خندیدند اما دریا نگران و طوفانی بود و آرام و قرار نداشت، او از مرده می‌ترسید، و فکر می‌کرد که الان درب موزه کوچک خانگی باز می‌شود و سید نورالدین با آن جثه لاغر و نحیفش وارد اتاق می‌شود، خواب از سر دریا پریده بود و او از سرما احساس لرز می‌کرد پس او در ...
مشاهده تمام رمان های اعظم صرفی
مجموعه‌ها