علمی تخیلی

درخت بخشنده

(The giving tree)

پسر گفت: من دیگر به چندان چیز زیادی نیاز ندارم بسیار خسته‌ام. تنها جایی برای نشستن و آسایش می خواهم همین. خیلی خوب و تا آنجا که می‌توانست خود را به فراز کشید. بسیار خوب، کنده کهن‌سال به درد نشستن و تن‌آسایی که می‌خورد. بیا پسر، بیا بر آن نشین، و استراحت کن.

گل آفتاب
9789645599322
۱۳۹۱
۶۰ صفحه
۴۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
شل سیلوراستاین
صفحه نویسنده شل سیلوراستاین
۵۳ رمان شل سیلورستاین با نام کامل شلدون آلن سیلورستاین شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو متولد شدو در ۱۰ مه ۱۹۹۹ بر اثر حمله قلبی درگذشت. وی در سال ۱۹۵۰ در ارتش آمریکا به خدمت فرا خوانده شد و از همان زمان کار نقاشی کارتونی را برای برخی از مجلات مثل استریپس، استارس، پاسیفیک آغاز کرد. سیلورستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت. خودش بعدها در جایی می‌نویسد که این دو کار ...
دیگر رمان‌های شل سیلوراستاین
تمام نخ (16 قطعه مفرح برای آدم‌بزرگ‌های وقیح)
تمام نخ (16 قطعه مفرح برای آدم‌بزرگ‌های وقیح) شل سیلورستاین فقط طراح و نویسنده کتاب‌های کودکان نبود. خرواری هم شعر و ترانه گفته، فیلم‌نامه و نمایش‌نامه نوشته، آهنگ ساخته و خوانندگی کرده، و قطعاتی بانمک و نبوغ‌آمیز هم نوشته برای اجراهایی جمع و جور. این کتاب گزیده‌ای است از همین قطعات. قایقی خیالی دارد غرق می‌شود و مرد باید برای نجات یافتن، بین به دریا انداختن مادرش و ...
چراغی زیر شیروانی
چراغی زیر شیروانی آه، واقعا چقدر عالی می‌شد اگر گیتاری داشتم که خودش می‌زد و خودش می‌خواند جدا چه کیفی داشت اگر گیتاری داشتم بی‌کم و کاست که اصلا احتیاجی به بنده نداشت
شل سیلوراستاین
شل سیلوراستاین این کتاب شامل 4 مجموعه شعر و 1 داستان از شل سیلور استاین، شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده آمریکایی است. گزیده آثار او پیش از این در مجموعه دردانه‌های کتاب خورشید در 5 جلد منتشر شده بود و اکنون در قالب یک کتاب پیش روی شماست.
من و دوست غولم
من و دوست غولم عمویم گفت: "چه جوری به مدرسه می‌روی؟" گفتم: " با اتوبوس" پوزخندی زد و گفت: "من وقتی هم‌سن تو بودم، ده کیلومتر پیاده می‌رفتم." عمویم گفت: " چقدر بار را می‌توانی بلند کنی؟" گفتم : " یک گونی برنج" پوزخندی زد و گفت: " من وقتی هم‌سن تو بودم، یک گاری را به حرکت در می‌آوردم و یک گوساله را بلند می‌کردم." عمویم گفت: " تا حالا چند ...
پاهای کثیف گزیده ترانه‌های شل سیلوراستاین
پاهای کثیف گزیده ترانه‌های شل سیلوراستاین سه ساله بودیم که بابام از خانه رفت چیز زیادی برای من و مادر نگذاشت تنها یک گیتار کهنه و یک شیشیه خالی مشروب از اینکه رفت و دیگر پیدایش نشد سرزنشش نمی‌کنم اما بدترین کارش این بود که قبل از رفتن، نامم را گذاشت سو
مشاهده تمام رمان های شل سیلوراستاین
مجموعه‌ها