رمان ایرانی

از آن 18 ماه و 7 روز

(-)

داداش بهروز را از همان روز اول که رفته فقط همان یک بار چهار روز پیش که مجروح آورده بود در اورژانس بیمارستان دیدم. لباس‌هایش پر از خون و خاک. با چهره‌ای پر از غم و اندوه؛ آن‌قدر که حتی نتوانستم گله‌گزاری کنم که چرا بی‌خبرمان گذاشته. - کجایی چه کار می‌کنی؟ نمی‌خوای بیای خونه؟ - خوبه خودت داری می‌بینی چه وضعیه. این‌جا که این‌طوره ببین خط مقدم چه خبره! - خط مقدم کجاس؟ شرمگین و غمگین سرش را پایین انداخت: - خط مقدم هر لحظه عقب‌تر از لحظه قبله. - یعنی الان کجان عراقیا؟ - الان که نه؛ دو سه ساعت قبل وقتی می‌اومدم صالح مشطط بودن. نمی‌دونم الان برگردم بچه‌ها اونجا هستن یا جلوتر یا شایدم... صدایش آرام‌تر می‌کند:...

9786007507377
۱۳۹۵
۲۴۰ صفحه
۱۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های شهلا آبنوس
دخترم عشق ممنوع
دخترم عشق ممنوع فرزانه، دختری با خاطرات شیرین کودکی، به همراه خانواده‌اش از روستا به تهران می‌آید. خانواده فرزانه بسیار سنتی است و پدر و مادرش به دلیل تلاش بسیار برای تربیت فرزندانشان زبانزد خاص و عام هستند. در همین احوال، دانشجویی برای زندگی با خانواده فرزانه، وارد زندگی آن‌ها می‌شود. عشق بین فرزانه و دانشجوی تازه‌ وارد، زندگی خانواده این دختر جوان ...
مشاهده تمام رمان های شهلا آبنوس
مجموعه‌ها