رمان ایرانی

و تن عاریه

فارغ از این که در چه موقعیتی هستید شاید لازم باشد کمی به قضاوت بنشینید و شخصیت‏‌های قصه و افکارشان را رد یا تائید کنید. پس وارد مسیر داستانی نویسنده بشوید که او نیز به‌ خوبی توانسته با طرح قصه، از قضاوت به عنوان راوی فاصله بگیرد و خواننده‏‌اش را به این کار وادار کند.

شادان
9786007368251
۱۳۹۵
۳۵۲ صفحه
۴۳۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های زهره فصل بهار
1 دل سیر نگاه
1 دل سیر نگاه تمام مدتی را که در مسیر بود فقط به گذشته مبهم و آینده نامعلومش می‌اندیشید و بغض راه گلویش را بسته بود. نمی‌دانست چه کرده که حالا محکوم به این اوضاع و احوال سخت شده است. از پنجره کوچک هواپیما به بیرون نگاه کرد. آسمان تاریک بود و چراغ‌های شهر سوسو می‌زدند. چیزی تا فرود نمانده بود. هوا ابری و ...
دار ترمه
دار ترمه تنهایی چیز بدی نیست، گاهی لازم است به ویژه آن که زمان‌هایی مجبور به تنها بودن هست لااقل میدانی منتظر هیچ کس نباید باشی و زندگی‌ات را به سادگی‌ها گره می‌زنی و دیگر ترسی از دیگران و از دست دادن‌شان نداری و هیچ‌کس و هیچ چیز ناراحت و عصبی‌ات نمی‌کند! گاهی خودت می‌خواهی حصاری دور خود بکشی نه کسی را دوست داشته باشی و نه کسی ...
مشاهده تمام رمان های زهره فصل بهار
مجموعه‌ها