رمان خارجی

ماجراهای پارکر پاین

(Parker pyen investigate)

در قسمت عقب یقه لکه‌ای خون بود. بعد روی گردن جنازه که حالا دیگر برهنه بود، خم شد و از نزدیک‌تر نگاه کرد و به تندی گفت: این مرد بر اثر ضربه نمرده آقای دکتر، در کاسه سرش چیزی فرو کرده‌اند. می‌توانید دقیقا سوراخ‌ریزی را که پشت سرش هست ببینید.

ویدا
9786002910561
۱۳۹۴
۲۷۰ صفحه
۳۵۸ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
راز حباب‌ها
راز حباب‌ها کتاب حاضر یکی از معروفترین کتاب‌های خانم کریستی است که بدون حضور کارآگاهش، هرکول پوآرو خواننده را محصور خود می‌کند. شاید آگاتا کریستی می‌خواهد به خوانندگان یادآوری کند که عنوان ملکه جنایت تا ابد از آن اوست.
گربه‌ای در میان کبوتران
گربه‌ای در میان کبوتران
شیطان به قتل می‌رسد
شیطان به قتل می‌رسد «منظورتان از بهترین‌ها چه کسانی هستند؟» آقای عزیز، بهترین‌ها همان‌هایی هستند که جنایت کرده‌اند، ولی دستگیر نشده‌اند. اشخاص موفقی که در حال حاضر زندگی بسیار راحت و مرفهی دارند، بدون این که کم‌ترین سوظنی متوجه آنها باشد. قبول کنید که سرگرمی بسیار جالبی است.» «ولی من اسم این را به هیچ‌وجه سرگرمی جالب نمی‌گذارم. بهتر است اسم دیگری روی آن بگذارید.» ولی شیطانا ...
دروازه سرنوشت
دروازه سرنوشت شهر دمشق چهار دروازه عظیم دارد. دروازه سرنوشت، گذرگاه صحرا، مغار فلاکت، قلعه ترس. منم دروازه بغداد، گذرگاه دیار بکر. ای کاروان مکن از این گذر عبور، یا بگذری اگر، آوازه‌خوان مشو. آیا شنیده‌ای تو سکوتی را، در مرگ ماکیان، گویی هنوز سوت پرنده‌ای به گوش می‌رسد؟
آن‌ها به بغداد آمدند
آن‌ها به بغداد آمدند سروان کرازبی، خوشحال و با قیافه کسی که چکی را نقد کرده و فهمیده موجودی حسابش کمی بیش از آنچه خودش فکر می‌کرده بوده است، از بانک بیرون آمد. او مردی قد کوتاه، درشت هیکل، با صورت تقریبا سرخ و سبیل کلفت نظامی بود. موقع راه رفتن کمی خودش را می‌گرفت. لباس‌هایش پر زرق و برق بود. از داستان‌های خوب ...
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها