اولین بار از زبان ویلیام رایان خبرنگار آمریکایی بود که ماجرا را شنیدم قبل از برگشتنش به نیویورک داشتم در لندن شام را با او میخوردم که اتفاقی گفتم فردا صبح میخواهم به فولبریج بروم.
۱۱۳ رمان
بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشتهاست، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
و آنگاه دیگر هیچ
ده پسربچه سیاهپوست برای خوردن شام رفتند. یکی از آنها خود را خفه کرد. نه تای دیگر باقی ماندند آنها تا دیروقت بیدار نشستند تنها یک نفر آنها بیشتر از بقیه خوابید. هشت تا باقی ماند. هشت پسربچه سیاهپوست در دون سفر کردند و یکی از آنها تصمیم گرفت همان جا بماند. شدند هفت تا. هفت پسربچه سیاهپوست چوب میشکستند ...
10 بچه زنگی
ده نفر دعوت میشوند تا تعطیلات خود را در قصری افسانهای در نیگر آیلند بگذرانند. هر یک از آنها رازی برای پنهان کردن دارند. آنان در بعدازظهر باشکوه روزی تابستانی به وعدهگاه میرسند... اما بزودی سلسله حوادثی پیشبینینشده رخ می دهد و همگان را در اضطرابی نفسگیر فرو میبرد...
چمن خونین
کاپیتان هیستینگز یار و همکار پوارو که در لندن با هم به سر میبرند و در این داستان طی ماموریت خود با همسر آیندهاش هم آشنا شده در یک ازدواج ماه عسلی سر از آفریقای جنوبی در میآورد. در این ماجرا کاپیتان هیستینگز بر خلاف پوارو بسیار خونسرد. پر حرارت است.
و باز هم کاپیتان هیستینگز در این داستان بر خلاف ...
قطار ساعت 4:50 از پدینگتون
خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازهترین نویسنده داستانهای پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستانهای او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذلهگوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
قتلهای الفبایی قتل در زمین گلف
داستان قتلهای سریالی است که ماموران پلیس هنوز نتوانستهاند قاتل را پیدا کنند و معما سربسته مانده است. ناگزیر دست به دامان گاراگاه مشهور و قهرمان داستان هرکول پوآرو میشوند و او که پی به ناتوانی پلیس برده بود از مدت ها قبل خود در پی حل این معما بود اما او هم از حل معما ناتوان است تا اینکه...