نمایش‌نامه

بادبزن خانم ویندرمیر در 4 پرده

(Lady windermers fan)

شما نمی‌دانید سقوط در منجلاب بدنامی یعنی چه، شما معنی تمسخر، تنفر، زخم‌زبان و کلمات نیشدار این و آن را به یک زن رها شده نمی‌توانید حس کنید. روزی می‌رسد که می‌بینید تمام درها به روی شما بسته است و ناچار باید کورانه ‌راه بدنامی را انتخاب کنید و هر لحظه بیم آن را داشته باشید که مردم نقاب چهره شما را بردارند و خنده‌های زهر‌آلود آن‌ها سیل اشک را به پهنای نهری بزرگ که همه بی‌گناهان در طول تاریخ بشر ریخته‌اند از چشم‌های شما سراریز کند.

مهدی امینی
9789648564037
۱۳۸۳
۱۲۸ صفحه
۲۷۸۳ مشاهده
۰ نقل قول
اسکار وایلد
صفحه نویسنده اسکار وایلد
۱۵ رمان Oscar Fingal O'Flahertie Wills Wilde was an Irish playwright, poet and author of numerous short stories and one novel. Known for his biting wit, he became one of the most successful playwrights of the late Victorian era in London, and one of the greatest celebrities of his day. Several of his plays continue to be widely performed, especially The Importance of Being Earnest. As the result of a widely covered series of trials, Wilde suffered a dramatic downfall and was ...
دیگر رمان‌های اسکار وایلد
تصویر دوریان گری
تصویر دوریان گری دوریان به اطراف نگاه کرد، شبح بدقواره آدم‌ها که هر یک به وضع ناهنجاری روی زمین دراز کشیده و مشغول کشیدن تریاک بودند نگاه کرد. پاهای تاشده، دهان‌های باز، چشم‌های از حدقه درآمده و خاموش او را به کلی مدهوش کرد. به کیفیت خلسه کم و بیش آشنا بود. می‌دانست که باطنا چه شور و حسرتی آن‌ها را عذاب می‌دهد و ...
نمایش‌نامه‌های اسکار وایلد (جلد دوم)
نمایش‌نامه‌های اسکار وایلد (جلد دوم) همه کسانی که از نزدیک با وایلد آشنایی داشتند، او را به عنوان موجودی سراسر تناقض معرفی می‌کنند. مردی که دوست داشت با گفته‌ها و کارهای عجیب و غیر معمول خود، مخاطب خود را تحریک کند و به خشم افکند... خواندن این چهار نمایش‌نامه، به شدت توصیه می‌شود! بویژه برای علاقه‌مندان به ادبیات انگلستان و نویسندگان و نمایش‌نامه‌نویسان اروپایی اوائل ...
داستان‌های کوتاه اسکار وایلد
داستان‌های کوتاه اسکار وایلد
شاهزاده خوشبخت
شاهزاده خوشبخت شاهزاده خوشبخت تندیسی است که روی ستونی بلند در مرکز شهر قرار گرفته، همه مردم شهر او را نماد نیکبختی می‌دانند. فقط پرستویی که از مهاجرت جا مانده و، با دیدن مهربانی شاهزاده، با او دوست می‌شود از راز شاهزاده خبر دارد...
تصویر دوریان‌ گری
تصویر دوریان‌ گری دوریان به اطراف نگاه کرد، شبح بدقواره آدم‌ها که هر یک به وضع ناهنجاری روی زمین دراز کشیده و مشغول کشیدن تریاک بودند نگاه کرد. پاهای تاشده، دهان‌های باز، چشم‌های از حدقه درآمده و خاموش او را به کلی مدهوش کرد. به کیفیت خلسه کم و بیش آشنا بود. می‌دانست که باطنا چه شور و حسرتی آن‌ها را عذاب می‌دهد و ...
مشاهده تمام رمان های اسکار وایلد
مجموعه‌ها