رمان ایرانی

پاداش صبر

سیاوش همچنان حرف می‌زد و با کلافگی برای ارسطو خط و نشان می‌کشید، ستایش هم از شدت ترس و استرس دست و پایش را جمع کرده و مثل بید در دلش می‌لرزید تمام ترسش از این بود که مبادا سیاوش چیزی در مورد ملاقات امروزش با ارسطو بفهمد و برای همیشه اعتمادش را نسبت به او از دست بدهد که باز هم ناخواسته چهره مردانه‌ای ارسطو پیش چشمش ظاهر شد و صدای او در گوشش پیچید که: به شرافتم قسم می‌خورم که کسی از ملاقات امروز ما با خبر نخواهد شد.

خلاق
9786005920802
۱۳۹۱
۵۶۸ صفحه
۲۲۰۶ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده لیلا جوادی
۴ رمان William Shawcross is a widely renowned writer and broadcaster.
دیگر رمان‌های لیلا جوادی
آشتی در غربت
آشتی در غربت اومدم! برگشتم خونه! وقتی می‌رفتم ته دلم امید ناچیزی به دیدن و پیدا کردن عشقم کیان داشتم اما حالا با یه دنیا پشیمونی و جسمی علیل و خسته برگشتم؛ با حسی مترادف با مرگ. برگشتم اما چه برگشتنی، انگار جسمم خالی از روح و انگیزه بی‌هدف روی ویلچر جا خوش کرده. از آمدنم به خونه خوشحالم چون برای من آرام‌ترین جای ...
آخرین سفر
آخرین سفر با آمدن پرنیا، احساس سرد و خشک شده‌اش مجددا با رنگ زیبای عشق رو به گرما و شکوفایی می‌رفت و این در وجود بی‌روح و قلب یخ‌زده‌اش که دیر زمانی بود واژه عشق جز سرابی از خیالی پوچ و رویایی پوشالی مفهوم دیگری برایش نداشت، نمونه بارز معجزه‌ای بود برای زندگی و شکفتن دوباره‌اش
آیلار
آیلار پارسا که معلوم بود انتظار چنین جوابی را از جانب آیلار نداشت با دلخوری که کاملا در چهره‌اش مشهود بود و البته باز هم سعی داشت در مقابل آیلار خود را بی‌تفاوت و سرد نشان دهد رو به او گفت: هر طور که مایلید.
مشاهده تمام رمان های لیلا جوادی
مجموعه‌ها