رمان نوجوان

امروز چلچله من

آقای شهردار گفت: از آنجایی که هر دو طرف تحمل زندگی با یکدیگر را ندارند و از آنجایی که شهر ما از دو نیمه تشکیل شده است تصمیم گرفته شد که نیمه آن طرف پل در اختیار همه کسانی باشد که تحمل شنیدن تذکرهای بهداشتی را ندارند. و این طرف پل در اختیار کسانی باشد که نمی‌خواهند بچه‌هاشان قربانی بی‌توجهی عده‌ای بشوند. مردم پاکیزه یک‌صدا شعار دادند:«امروز چلچله من فردا چلچله تو».

کویر
9789642140534
۱۳۹۱
۲۶۴ صفحه
۴۶۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های فریبا کلهر
بچه فیلم گم شده و 6 قصه دیگر
بچه فیلم گم شده و 6 قصه دیگر -
عاشقانه
عاشقانه موبایلش باز هم خاموش بود. اما من هی براش پیامک فرستادم و وقتی امیدم رو از دست دادم براش نوشتم: «خداحافظ. پیام‌های دیگه رو می‌ریزم تو سطل زباله دلم.» بنشین. بنشینی من بهتر و بیشتر احساس قصه‌گویی رو دارم که داره قصه‌ای تعریف می‌کنه. ممنون. معلومه که قصه‌ام رو دوست داری و می‌خوای بدونی چرا موبایلش رو خاموش کرده بود، ...
مردی از آنادانا
مردی از آنادانا فکر می‌کنم نوشتن خلاصه رمان زیاد مفید نباشه برای همین چند تا از فرازهای رمان رو می‌نویسم شاید بیشتر به درد بخوره. یکی از شخصیت‌های اثرگذار این رمان زنی به اسم آناداناست که به او بانوی ترشی‌های همدانی می‌گویند. قصه‌گوست و در عالم ترشی‌ها سیر می‌کند. در نهایت خودش را توی کوزه سرکه می‌اندازد و ترشی می‌اندازد. ضرب‌المثل همدانی که ...
شروع 1 زن
شروع 1 زن وقتی به میدان هفت تیر رسیدم خبری از گردهمایی و تجمع نبود. اغتشاش بود. یک دنیا زن و مرد هراسان که از دست پلیس‌ها فرار می‌کردند. ساعت حدود پنج بعداز ظهر بود. راه‌های ورود به میدان بسته بود اما می‌خواستم هر طور شده از سد پلیس‌ها بگذرم و داخل میدان شوم و آن همه مرد و زن را ببینم، فعالان ...
مهمان ناخوانده فضایی و 6 قصه دیگر
مهمان ناخوانده فضایی و 6 قصه دیگر -
مشاهده تمام رمان های فریبا کلهر
مجموعه‌ها