رمان ایرانی

باغ مارشال 2

با این که در کنار ناهید زندگی آرومی دارم. با این که این زن چنان خوش طینت و نظر بلنده که با آوردن اسم تو به خونه‌مون. گذشته و حال و آینده‌ام رو به هم‌ گره زده، گرهی که حتی با دندون هم باز نمی‌شه؛ با این که از مال و منال دنیا بی‌نیازم و از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردارم؛ با این که هر چیزی که برای مردم آرزوست، برای من آرزویی برآورده شده نیست و با وجود برخورداری از خونة خوب. زن خوب، مرکب خوب، شهر خوب و خویشاوندان خوب، آرزو داشتم که ای کاش تو اسیر وسوسة شیطان نشده بودی. دلم می‌خواست در کنار تو و با بچه‌های قد و نیم قد تو زندگی می‌کردم. من ناهید رو خیلی دوست دارم، ولی خاطرة تو رو هرگز از یاد نمی‌برم؛ چون که هنوز عاشقت هستم؛ چرا که به قول سهراب: "کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم."

اوحدی
9789646376700
۱۳۹۰
۵۰۴ صفحه
۱۲۴۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حسن کریم‌پور
قصه من و او
قصه من و او از یکی دو روز قبل زنی با دفتر کار و تلفن همراهم تماس گرفت.بعد از تعریف و تمجید از من و کتاب‌هایم که منتشر شده بود خودش را همسر فلان استاد دانشگاه معرفی کرد که دستی به قلم داشت و حاصل نوشته‌های شوهرش مورد توجه کسانی است که اهل مطالعه و قلم وکتاب هستند.بدوت اینکه به ذهنم فشار بیارم استاد ...
نامه‌های پراکنده
نامه‌های پراکنده نامه‌های پراکنده که درد دل‌های اجتماعی زنی به شوهر سابقش، جوانی از گوشه زندان، و پدری به نوه‌اش است. به اضافه داستانی مرتبط به‌نام بیگانه‌ای در خانه خود.
از دیاری به دیار دیگر
از دیاری به دیار دیگر از دیاری به دیار دیگر رفتن، سعادت و خوشبختی به دنبال ندارد بلکه آن‌ها سرگردانی هستند گم‌شده در دیار غربت. امروز غروب که آخرین سطرهای سرگذشتم را می‌نویسم از پنجره آپارتمان ناتان تماشاگر رودخانه تایمز هستم که مانند ماری خوش خط و خال به دور خودش می‌پیچید و می گوید: هر کجا هستید باشید آسمان مال شماست پنجره، فکر، هوا، ...
کیش گم‌کردگان
کیش گم‌کردگان
مرهمی بر زخم کهنه
مرهمی بر زخم کهنه
مشاهده تمام رمان های حسن کریم‌پور
مجموعه‌ها