رمان خارجی

علف‌ها آواز می‌خوانند

(The grass is singing)

در مزارع خالی و بی‌روح آفریقای جنوبی و در سال‌های اولیه دهه 1950، مری ترنر، زن ناامید و خسته سفیدپوست، و دیک، همسر کشاورز و ناموفقش، با موسز خدمت‌کار مرموز سیاه‌پوست، مواجه می‌شوند. زمانی که دیک، مری را به مزرعه خود در میان علف‌زارها می‌برد، او قدم به زندگی‌ای می‌گذارد که با تمامی تصوراتش متفاوت است. به تدریج کسالت سال‌ها زندگی در مزرعه، چون سمی مهلک روح او را نابود می‌کند. ناامیدی، مری را بیشتر و بیشتر در کام خود می‌کشد تا آن‌که در آن روز شوم، موسز در خانه آن‌ها شروع به کار می‌کند...

زهرا کریمی
9789646070523
۱۳۸۷
۲۸۸ صفحه
۲۰۶۴ مشاهده
۰ نقل قول
دوریس لسینگ
صفحه نویسنده دوریس لسینگ
۱۶ رمان Both of her parents were British: her father, who had been crippled in World War I, was a clerk in the Imperial Bank of Persia; her mother had been a nurse. In 1925, lured by the promise of getting rich through maize farming, the family moved to the British colony in Southern Rhodesia (now Zimbabwe). Like other women writers from southern African who did not graduate from high school (such as Olive Schreiner and Nadine Gordimer), Lessing made herself into ...
دیگر رمان‌های دوریس لسینگ
نامه عاشقانه‌ای که هرگز فرستاده نشد
نامه عاشقانه‌ای که هرگز فرستاده نشد نامش هتی بود و در اوایل قرن بیستم به دنیا آمده بود. در سن هفتاد سالگی بر اثر سوء تغذیه و سرمای شدید، جان داد. مدت مدیدی را تنها بود؛ تقریبا از همان زمان که شوهرش کمی پس از جنگ جهانی دوم در زمستانی سرد و طاقت‌فرسا بر اثر ذات‌الریه مرد. از میان تمام فرزندانش، تنها، دخترش در آستانه سال ...
فرزند پنجم
فرزند پنجم دیوید و هریت در حالی که به سر و صدای خنده و بازی بچه‌ها در حیاط گوش می‌کردند دستان هم‌دیگر را گرفتند و لبخند زدند. می توانستند در هوای خوشبختی نفس بکشند. 4 فرزند، خانه‌ای قدیمی و زیبا، دوستان و اقوام دوست‌داشتنی، زندگی دیوید و هریت لوات زمزمه شکوه‌مند زیبایی ارزش‌های پاک و دل‌انگیز زندگی به دور از هیاهوی شهر ...
زمستان در ماه جولای
زمستان در ماه جولای دوریس لسینگ، نویسنده انگلیسی تبار، در 22 اکتبر 1919، در کرمانشاه از پدر و مادر انگلیسی به نام‌های آلفرد می‌تیلر و امیلی ماد تیلر زاده شد. پدرش، آلفرد، کارمند بانک شاهنشاهی ایران و مادرش، امیلی، پرستار بود. دوریس لسینگ در سال 1995 جایزه جیمز تیت بلک را به عنوان بهترین زندگی‌نامه‌نویس، در سال 2005 جایزه بین‌المللی من بوکر و در سال ...
دری که می‌خواند
دری که می‌خواند پاس‌دار در: وقتشه به ما ملحق بشید. (پاس‌دار در،‌ روبروی انبوه ماشین‌آلات می‌ایستد، انگار که بخواهد مراسمی را رهبری کند. نمایندگان و مقامات و ماموران صفی پشت او تشکیل می‌دهند.) یکی از آن گروه: اصلا چرا باید مراسمی برگزار بشه؟ مگر قرار نیست بریم بیرون؟ (این شخص، و دیگر اعضای آن گروه، به در برپا ایستاده در محراب نگاه می‌کنند، سرهاشان را ...
خاطرات 1 بازمانده
خاطرات 1 بازمانده -
مشاهده تمام رمان های دوریس لسینگ
مجموعه‌ها