رمان نوجوان

مرگ جوهری (3 گانه جوهری 3)

(Tintenherz)

چشم‌هایش انگشت‌خاکی را در جا میخکوب کرد؛ چشمان سرخ در آن تاریکی مطلق، چشمانی هم بی‌رحم و هم بی‌روح؛ هیچ دیروز یا فردایی نداشت، بدون نور و گرما، اسیر در سرمای خود، عنصر سرما‌بخش اهریمنی. انگشت‌خاکی آتش دور خود را همچون پوست خز گرمی احساس می‌کرد. کم مانده بود پوستش را بسوزاند، اما تنها محافظ او در برابر آن چشمان بی‌روح و دهان گرسنه‌ای بود که باز شد و چنان جیغ وحشتناکی از آن خارج شد که برایانا به زانو درآمد و دستانش را روی دو گوش‌هایش گذاشت...

بهنام
9789645668646
۱۳۸۹
۷۰۴ صفحه
۱۲۸۲ مشاهده
۶ نقل قول
نسخه‌های دیگر
کورنلیا فونکه
صفحه نویسنده کورنلیا فونکه
۱۲ رمان کورنلیا فونکه از نویسندگان معاصرادبیات نوجوانان آلمان است، نویسنده‌ای خلاق که بسیاری او را همتای آلمانی جی کی رولینگ، آفریننده ی "هری پاتر" می‌دانند. کورنلیا فونکه در دهم دسامبر ۱۹۵۸ در شهر دورستن (Dorsten ) آلمان زاده شد. دوره ی دبیرستان را در همان شهر به پایان رساند. پس از گرفتن دیپلم به هامبورگ رفت تا رشته امور تربیتی بخواند. پس از دانش‌ آموختگی ۳ سال به عنوان مددکار اجتماعی در پروژه های آموزشی کار کرد. کار با کودکان ...
دیگر رمان‌های کورنلیا فونکه
ایگرن شجاع
ایگرن شجاع ایگرن و خانواده‌اش در قلعه بیبرنل زندگی می‌کنند، قلعه‌ای با شیرهای سنگی نعره‌کش و کتاب‌های سخنگو و خندقی پر از مار. پدر و مادر ایگرن جادوگرهایی بسیار ماهرند. حتی برادرش آلبرت هم جادو بلد است. اما ایگرن به جای این کارها دایم شمشیرزنی تمرین می‌کند، با این امید که روزی شوالیه‌ای معروف شود. روزی پدر و مادر ایگرن موقع جادو ...
قلب جوهری (3 گانه جوهری 1)
قلب جوهری (3 گانه جوهری 1) وقتی که انگشت‌خاکی روی در شماره 5 کوبید، صدای خش‌خش ضعیفی از آن طرف به گوش رسید. او در حالی که به سراغ قفل می‌رفت، آهسته گفت: انگار می‌خواستن زنده نگهش دارن. اونا افراد محکوم به مرگ رو تو سرداب زیر کلیسا نگه می‌دارند. از وقتی که الکی به باستا گفتم که یه بانوی سفید تابوت‌های سنگی رو اون پایین ...
ارباب دزدها
ارباب دزدها زمستان زودتر به ونیز آمده است.دو پسر بچه یتیم در حال فرار هستند و در کانال‌های قدیمی و کوچه‌های مه گرفته‌ی شهر پنهان‌ می‌شوند.آن دو با گروهی از بچه‌های خیایانی و رئیس مرموزشان آشنا می‌شوند.پناهگاه آنها یک سینمای متروکه است.کاراگاهی که تمام فکرش مشغول تغییر دادن قیافه خودش و نگه‌داری از لاک‌پشت‌هایش است.اما خطر بزرگ‌تری که آزادی تازه به دست ...
ارباب دزدها 1
ارباب دزدها 1 زمستان زودتر به ونیز آمده است. پسر بچه یتیم در حال فرار هستند و در کانال‌های قدیمی و کوچه‌های مه گرفته شهر پنهان می‌شوند. آن دو با گروهی از بچه‌های خیابانی و رئیس مرموزشان آشنا می‌شوند. پناهگاه آن‌‌ها یک سینمای متروکه است.
طلسم جوهری (قلب جوهری) 3 گانه جوهری 2
طلسم جوهری (قلب جوهری) 3 گانه جوهری 2 فرید همین‌طور که باندها را در جیب شلوارش می‌گذاشت،‌ نگاه معذبی به مگی انداخت و گفت: ((اما اونجا خطرناکه. مخصوصا برای یه د...)) او حرفش را تمام نکرد و به جای آن با علاقه تمام مشغول بررسی انگشتان خون‌آلود پایش شد...
مشاهده تمام رمان های کورنلیا فونکه
مجموعه‌ها