رمان خارجی

انتقام موحش و قماربازان

نیکلای واسیلیویچ گوگول (1809ـ 1825) داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس شهیر روسی در اوکراین زاده شد. فرهنگ عامه مردم اوکراین و آداب و رسوم و جشن‌های آنان نخستین سرچشمه‌های الهام بخش آثار وی به شمار می‌آیند. گوگول با انتشار داستان "شنل" به بزرگ‌ترین حد نفوذ خود در ادبیات روسیه دست یافت به طوری که تورگنیف پس از خواندن آن فریاد بر آورد که " ما همه از شنل گوگول بیرون آمده‌ایم." گوگول از بزرگ‌ترین نویسنده‌های روسیه است چه از نظر قدرت تخیل و چه از نظر شیوه نگارش و هیچ نویسنده روسی نتوانسته چون او تا این حد به غنای زبان دست یابد. از مشهورترین آثار وی می‌توان به انتقام موحش، بازرس، تاراس بولبا، شنل و نفوس مرده اشاره کرد.

دادار
9789648097047
۱۳۸۵
۱۳۶ صفحه
۱۳۹۳ مشاهده
۰ نقل قول
نیکلای گوگول
صفحه نویسنده نیکلای گوگول
۷ رمان نیکلای واسیلویچ گوگول نویسندهٔ بزرگ روس بود. گوگول بنیان‌گذار سبک رئالیسم انتقادی در ادبیات روسی و یکی از بزرگترین طنزپردازان جهان است. گوگول در روستای بالشیِه ساروچینتسی در ایالت پولتاوا (واقع در اوکراین) به دنیا آمد. کودکی او در املاک خانوادگیشان در دهکدهٔ واسیلیِفکا سپری شد. در ۱۸۱۸ وارد مدرسهٔ شهرستان شد و سپس در دبیرستان علوم عالی شهر نیژین به تحصیل ادامه داد. پس از پایان دبیرستان به پترزبورگ رفت و امیدوار بود بتواند در آنجا شغل دولتی نان‌وآب‌داری به ...
دیگر رمان‌های نیکلای گوگول
تصویر
تصویر در بازارچه شچوکین دوور یک مغازه کوچک فروش تابلوهای نقاشی بود که مردم در مقابل آن مغازه همیشه به قدری ازدحام می‌کردند که در هیچ‌ کجای دیگر نظیر نداشت. این مغازه دارای مجموعه‌ای گوناگون و عجیب از نقاشی‌ها بود، تابلوهایی که بیشتر با رنگ و روغن کشیده شده، با روغن جلای سبز تیره جلا یافته و قاب‌های زرد پررنگ با ...
تاراس بولبا
تاراس بولبا
یادداشت‌های یک دیوانه و 7 قصه دیگر
یادداشت‌های یک دیوانه و 7 قصه دیگر وجه مشخصه داستان‌های گوگول سادگی قصه‌نویسی، ویژگی قومی، امانت محض نسبت به زندگی، و بکر بودن و سرزندگی خنده‌آور آن‌هاست که همیشه تحت تاثیر احساس عمیق غم و دلتنگی قرار می‌گیرد. همه این ویژگی‌ها یک منبع دارند: گوگول شاعر است، شاعر زندگی حقیقی. اولین تاثیری که هر یک از قصه‌های گوگول بر خواننده می‌‌گذارد این است که با خود بگوید: ...
نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ
نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ من آهی عمیق‌تر از قبل کشیدم و زودتر با او خداحافظی کردم. در آن سفر باید به کارهای مهمی رسیدگی می‌کردم. سوار ارابه‌ام شدم. اسب‌های نحیفی که در میر گورود به آن‌ها اسب‌های پیک می‌گفتند، در حالی که سم‌های‌شان را در توده خاکستری گل فرو می‌بردند و صدایی ناخوشایند تولید می‌کردند، به راه افتادند. باران چون سیل بر سر سورچی ...
مشاهده تمام رمان های نیکلای گوگول
مجموعه‌ها