رمان ایرانی

از چاله به چاه

سر چهارراه، تا پشت چراغ قرمز ایستادم، یکمرتبه از پیاده‌رو پرید توی خیابان، در ماشین را باز کرد و کنارم نشست. طوری که مهلت نکردم بپرسم چه می‌خواهد. لابد خیال کرده بود که با ماشین شخصی‌ام مسافرکشی می‌کنم؛ اما او مسیری نگفته بود. فقط یک چشمش از لای چادر مشکی‌اش بیرون بود؛ چشمی سبز رنگ، مثل صاعقه‌ای در یک شب بدون ماه و ستاره.

ثالث
9789643805906
۱۳۸۸
۹۶ صفحه
۵۴۱ مشاهده
۰ نقل قول
بهمن فرزانه
صفحه نویسنده بهمن فرزانه
۳ رمان فرزانه در فروردين ماه 1317 خورشيدي در تهران متولد شد. دوران تحصيل خود را در تهران گذراند و در مدرسه همواره در درس ادبيات و انشا موفق بود. بعد از ديپلم در سال 1959 براي ادامه تحصيل به ايتاليا آمد و به دانشگاه پروجا رفت و مدت يكسال زبان ايتاليائي را فرا گرفت و سپس به مدرسه مخصوص مترجمي رفت و مدت 4 سال مشغول تحصيل در رشته زبانهاي ايتاليائي، انگليسي و فرانسه شد.
بعد از اتمام تحصيل به ...
دیگر رمان‌های بهمن فرزانه
چرک‌نویس
چرک‌نویس بهرام و قاسم سایه به سایه هم گذر زمان را تعقیب کرده‌اند. گاه مرعوبش شده‌اند و گاه در پناه تصاویر جادویی سینما بی‌اعتنایی پیشه کرده‌اند. و اکنون زمان ایستاده است. با این همه گذشته هم‌چنان پابرجاست، گذشته و خاطره آن شیطنت‌ها، عشق‌ها، ناکامی‌ها.
سوزن‌های گمشده
سوزن‌های گمشده
مشاهده تمام رمان های بهمن فرزانه
مجموعه‌ها