رمان ایرانی

جیرجیرک

پاکت را از جیبم در آوردم و شروع کردم به خواندن آن: پایان هر چیزی یعنی مرگ و مرگ چیزی است که تا کسی آن را تجربه نکند، نمی‌فهمد و وقتی تجربه کرد، تجربه‌اش برای خودش و دیگران فایده‌ای ندارد. فرمانده همین چند خط را نوشته بود. چند خطی که خبر از مرگ خودش می‌داد. پاکت نامه را گذاشتم توی جیبم. کفش‌های فوتبالم را از توی ساک در آوردم. می‌خواستم بیندازم‌شان دور، نتوانستم. آن‌ها را دوباره گذاشتم توی ساکم و زدم زیر گریه.

چشمه
9789643624675
۱۳۹۰
۶۸ صفحه
۱۰۸۸ مشاهده
۳ نقل قول
دیگر رمان‌های احمد غلامی
کفش‌های شیطان را نپوش
کفش‌های شیطان را نپوش آذر در به در دنبال پویان می‌گشت. اسفند روی آتش بود. بارها به نیلوفر زنگ زده بود، کاری که در روزهای قبل هیچ‌وقت انجام نمی‌داد. بارها خانه مهندس پریان را گرفته بود اما زنش گوشی را برمی‌داشت و او قطع می‌کرد. از خانه بیرون زد. سوار تاکسی شد و سر خیابان کاج پیاده شد. از آنجا تا دادگستری دوید. جلو ...
تذکره‌الانسان
تذکره‌الانسان این کتاب مجموعه‌ای از سی و سه داستان کوتاه است که همگی این داستان‌ها مضمونی عرفانی دارند. عناوین برخی از این داستان‌ها عبارت است از: گنجی بر دوش، مرا انکار کن، میهمان بی طعام، مسیح از این جا نگذرد، راهزن، بیابانگرد، دعای شیخ.
آدم‌ها
آدم‌ها ما آدم‌های بیچاره‌ای بودیم و ستوان مکری بیچاره‌تر از ما. درست است که لیسانس وظیفه بود و فرمانده ما اما کسی او را به رسمیت نمی‌شناخت و همه به او می‌گفتند:«ستوان سوتی.» این حرف معنی‌اش این بود که درجه‌های ستوان مکری را جدی نگیرید. ما بیچاره بودیم چون عدل شده بودیم سرباز پیاده و ستوان مکری بیچاره‌تر بود چون شده ...
تو می‌گی من اونو کشتم
تو می‌گی من اونو کشتم
فعلا اسم ندارد
فعلا اسم ندارد احمد غلامی نویسنده، منتقد و روزنامه‌نگار فعال، تاکنون آثاری برای نوجوانان و بزرگسالان منتشر کرده و موفق به کسب جوایزی شده است. " فعلا اسم ندارد" مجموعه‌ی 14 داستان از آثار اخیر اوست که روابط عاشقانه، مسایل بین زنان و مردان و جنگ درونمایه‌ی اغلب آن‌هاست. نگاه متفاوت به جنگ، توجه به نکات ظریف در روابط انسان‌ها و زبانی صمیمی که به ...
مشاهده تمام رمان های احمد غلامی
مجموعه‌ها