مجموعه داستان خارجی

فرشته‌ها قصه ندارند بانو

فرشته‌ای در بیداری دیدار آمد. عشق داد و قصه‌ای خواست. این همان قصه...نیست.

9789643376734
۱۳۹۰
۱۵۲ صفحه
۳۳۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های علی شجاعی
به بلندای آن ردا
به بلندای آن ردا ـ کفران نعمت می‌کنی فضل! که جان خود را به خطر می‌اندازی و جان من هم اگر به چنین راضی باشم... آن مقصدی که از راه ظلم و خیانت به آن برسند، منزل عدل و حق نیست... و باور ما نیست که به شمشیر ظلم، طلب عدل کنیم.
ستاره‌هایی که خیلی دور نیستند
ستاره‌هایی که خیلی دور نیستند
اگر آدم برفی‌ها آب نشوند
اگر آدم برفی‌ها آب نشوند یکی از پسرها سطلش را کنار گلوله برفی بزرگ خالی کرد و گفت: نه، هنوز کوچیکه. مثلا قراره بزرگترین آدم برفی‌مون رو بسازیم. من الان یه چارپایه می‌آرم، برید روش. باید ازین خیلی بزرگتر بشه.
فصل شیدایی لیلاها
فصل شیدایی لیلاها ما هفت‌تن بودیم، من زهیربن قین بجلی، و من ضحاک‌بن عبدالله مشرفی، و من حربن یزید ریاحی، و من عمروبن قرظه انصاری، و من عبید‌الله بن حر جعفی، و من شبث‌بن ربعی. و من، و چنین بود که روایت در این میدان روان شد...
مشاهده تمام رمان های علی شجاعی
مجموعه‌ها