مجموعه داستان خارجی

چخوف جوان

(The undiscovered chekhov)

نوشته‌های آنتون چخوف نویسنده توانای روس برای خوانندگان هم عصرش شگفت‌آور بودند. زیرا خوانندگان تصور می‌کردند داستان باید درباره امور مهم زندگی و دارای آغاز و پایان مشخصی باشد. داستان‌های چخوف از این هنجار پیروی نمی‌کردند. به همین علت تا مدت‌ها تصور می‌شد او نویسنده‌ای «ناپخته» است. اما همواره تا پایان عمر نسبتا کوتاهش نوشت. چخوف جوان مجموعه‌ای از داستان‌های چخوف در فاصله سال‌های 1880 تا 1887 است. نوشته‌های این دوره از زندگی چخوف یعنی دوران جوانی او در خارج از روسیه ناشناس است، در صورتی که بدون آن نمی‌توان تصویری واقعی از چخوف به عنوان یک نویسنده بازیافت. «تا می‌توانی بنویس! بنویس! بنویس آن قدر بنویس که انگشتانت بشکند»

پنجره
9789647822039
۱۳۸۷
۱۴۴ صفحه
۱۱۳۷ مشاهده
۰ نقل قول
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
مجموعه آثار چخوف 4 (7 جلدی)
مجموعه آثار چخوف 4 (7 جلدی)
مجموعه آثار چخوف 8
مجموعه آثار چخوف 8 ...نامه‌هایم را جمع‌آوری می‌کنم و آن‌ها را برای نوه‌هایم به ارث می‌‌گذارم، بگذار بخوانند و از آنچه گذشته باخبر باشند.
همسر و نقد همسر
همسر و نقد همسر دیروقت بود و آن دو شکارچی، درست در حاشیه دهکده میراناسیتسکی و در انباری کدخدا پراکوفی بیتوته کردند. یکی دامپزشکی بود به نام ایوان ایواناویچ و دیگری معلمی به نام بورکین. ایوان ایواناویچ فامیلی مرکب و عجیب و غریبی داشت به نام چیمشای هیمالیایی که هیچ به او نمی‌آمد؛ برای همین در کل ناحیه صرفا با همان نام و نام ...
زن زیادی
زن زیادی زن زیادی یا زن فروشی داستان زنی است که میان دو مرد خرید و فروش می‌شود. نام داستان گویای طنز است اما محتوای داستان به هیچ وجه طنز نیست و در اصل تراژیک است. گروهولسکی مردی عاشق پیشه اما ضعیف‌النفس که عاشق لیزا است تصمیم می‌گیرد او را از شوهرش جدا کرده و به ازدواج خود درآورد. بوگروف شوهر لیزا ...
دشمنان
دشمنان «عمر یک انسان از هر اندوه شخصی گران‌بهاتر است. من از شما تمنا دارم که شجاعت و شهامت به خرج بدهید، به نام انسانیت این تمنا را از شما می‌کنم.» کریلوف رنجیده گفت: «انسانیت از هر دو سو باید باشد، به نام همان انسانیت از شما خواهش می‌کنم که مرا با خود نبرید. خدایا، چه فکر عجیبی! من به زور سرپا ایستاده‌ام، ...
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها