مجموعه داستان خارجی

تصادف شبانه

(Accident nocturne)

یادم می‌آید بعدازظهر یک روز بارانی، مردی با بارانی گاباردین خاکستری و ته‌ریش، برگه‌هایی در کارتیه‌لاتن پخش می‌کرد. توی آن برگه‌ها پرسش‌نامه‌ای بود که مربوط می‌شد به یک تحقیق در مورد جوانی. سوال‌ها به نظرم عجیب می‌آمدند: ساختار خانوادگی شما چگونه بوده است؟ جواب داده بودم: ساختاری نداشته‌ام. خودتان فکر می‌کنید پسر (یا دختر) خوبی برای والدیتان هستید؟ هیچ‌وقت پسر کسی نبوده‌ام. با تحصیلاتی که فرا گرفته‌اید، قصد دارید به پدر و مادرتان احترام بگذارید و خودتان را با محیط اجتماعی‌تان وفق دهید؟ تحصیلاتی نداشته‌ام. پدر و مادری نداشته‌ام. محیط اجتماعی هم نداشته‌ام. ترجیح می‌دهید انقلاب کنید یا به تماشای چشم‌اندازی زیبا بنشینید؟ تماشای چشم‌انداز زیبا...

چشمه
9789643627324
۱۳۸۹
۱۲۰ صفحه
۹۳۵ مشاهده
۳ نقل قول
پاتریک مدیانو
صفحه نویسنده پاتریک مدیانو
۲۴ رمان Patrick Modiano is a French language novelist.

He is a winner of the Grand prix du roman de l'Académie française in 1972 and the Prix Goncourt in 1978 for his novel Rue des boutiques obscures.

Modiano's parents met in occupied Paris during World War II and began their relationship in semi-clandestinity. Modiano's childhood took place in a unique atmosphere: between the absence of his father -- of which he heard many troubled stories -- and his mother's frequent ...
دیگر رمان‌های پاتریک مدیانو
پرسه‌های شبانه
پرسه‌های شبانه جنگل، خیابان‌های خالی، ساختمان‌های تیره. پنجره‌ای روشن که شما را به فکر وا می‌دارد شاید در یک زندگی دیگر فراموش کرده‌اید لامپی را خاموش کنید، شاید هم کسی هنوز منتظر شماست. تو جایی همین نزدیکی‌ها خودت را مخفی کرده‌ای اما به چه نامی؟ من آن خیابان را پیدا خواهم کرد. ولی، روزها می‌گذرند، زمان می‌گذرد و من هر بار به ...
آه ای سرزمین محبوب من
آه ای سرزمین محبوب من پدر معمولا شب‌ها کار می‌کرد. اغلب اوقات من از صدای رفت و آمد کامیون‌ها که نزدیک مغازه پارک می‌کردند و موتورشان را خاموش نمی‌کردند بیدار می‌شدم. از پنجره اتاق خوابم می‌دیدم که عده‌ای داخل مغازه می‌شوند و بسته‌ها و صندوقچه‌ها را از مغازه می‌برند. پدر و آقای کاستراد هم در پیاده‌رو می‌ایستادند و به کار آن‌ها نظارت می‌کردند. پدر هم ...
برای این‌که در محله گم نشوی
برای این‌که در محله گم نشوی شخصیت اصلی داستان ژان دراگان نویسنده‌ای حدودا شصت ساله که در تنهایی به‌سر می‌برد و از ترس رویارویی با اندوهی که آمیخته با گذشته‌اش است از پرداختن و فکر کردن به آن زمان‌ها اجتناب می‌کند. مدت‌هاست که دیگر تلفن او زنگ نمی‌خورد. دیگر چندان هم نمی‌نویسد. تنها کتاب تاریخ طبیعی نویسنده‌ای به‌نام بوفن را می‌خواند. کتاب جدید مودیانو با «تقریبا ...
ماه عسل
ماه عسل چشمم به تکه روزنامه‌ کهنه‌ای افتاد. تاریخش به زمستانی بر می‌گشت که اینگرید با ریگو آشنا شده بود. آن را اینگرید به من داده بود، آخرین باری که دیدمش. موقع خوردن شام شروع کرد به حرف زدن درباره‌ آن روزها. از ساکش یک کیف پول پوست تمساح درآورد و از داخل کیف پول، تکه روزنامه را که با دقت تا ...
کمد دوران کودکی
کمد دوران کودکی ... احساسی وجودم را فرا می‌گیرد. همان احساسی که وقتی بچه بودم داشتم. همان احساس اولین روز تعطیلات وقتی پس از رد کردن دیوار سفید کازینو و موانع سفید داشتم. احساسی گذرا و فرار مثل انعکاس نور خورشید در شیشه که فقط لحظه‌ای کوتاه نگاه شما را خیره می‌کند...
مشاهده تمام رمان های پاتریک مدیانو
مجموعه‌ها