رمان نوجوان

به خانه مردگان خوش آمدید (دایره وحشت 2)

(Welcome to dead house)

آماندا و جاش فکر می‌کنند که خانه‌ی جدیدشان ترسناک و عجیب و غریب است. آن‌ها اعتقاد دارند که آن‌جا توسط ارواح تسخیر شده است.... پدر و مادرشان از آن‌ها می‌خواهند که بیرون خانه دوستان جدیدی پیدا کنند. اما دوستان جدید ترسناک‌شان آن دوستانی نیستند که پدر و مادرشان در نظر دارند... آن‌ها می‌خواهند... تا ابد، با جاش و آماندا دوست باشند... برای همیشه. شاید پس از یک بار ملاقات با آن‌ها دیگر هرگز برنگردید! در دایره وحشت بعدی داخل زیرزمین نشوید. وحشت در انتظار شماست ... بشتابید....

ویدا
9789646807020
۱۳۹۰
۱۴۴ صفحه
۴۹۰۸ مشاهده
۰ نقل قول
استاین ۹۳ رمان استاین می‌گوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتاب‌های او با فروش بیش از ۲۵۰ نسخه در سطح جهان او را به پر فروش‌ترین نویسندهٔ کودک تبدیل کرده‌است . او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی می‌کند. استاین می‌گوید:"من عاشق این هستم که خواننده‌هایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناک‌ترین مکان کجاست؟این محل ذهن خود شماست." آر.ال.استاین«رابرت لارنس استاین»در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا ...
دیگر رمان‌های استاین
شبح اردوگاه (دایره وحشت 22)
شبح اردوگاه (دایره وحشت 22) .
خانه مرگ
خانه مرگ با داستان‌های مجموعه ترس و لرز واقعا مو به تن آدم سیخ می‌شود. دختر و پسرهای معمولی ولی شجاع و کنجکاو با داستان تجربه‌های بسیار ترسناکی را از سر می‌گذرانند. جاش و آماندا فکر می‌کنند خانه جدیدشان غیر عادی، مرموز، ترسناک و احتمالا جن زده است. شهر دارک فالز هم جای عجیب و غریبی است، اما والدینشان حرف‌های آنها را باور نمی‌کنند و ...
مترسک نیمه شب (دایره وحشت 10)
مترسک نیمه شب (دایره وحشت 10) جودی عاشق دیدن مزرعه پدربزرگ و مادربزرگش است. درست است که آنجا هیجان‌‌انگیزترین مکان در دنیا نیست. اما پدربزرگ داستان‌های ترسناک فوق‌العاده‌ای تعریف می‌کند و پن کیک‌های شکلاتی مادربزرگ بی‌نظیرند. اما این تابستان همه چیز در مزرعه تغییر کرده است. زمین‌های ذرت تنک شده‌اند. پدربزرگ و مادربزرگ فرسوده به نظر می‌رسند و تنها مترسک مزرعه تبدیل به 12 مترسک ترسناک ...
کمد شماره 13 (تالار وحشت)
کمد شماره 13 (تالار وحشت) امروز روز شانس لوک نیست. اولین روز مدرسه است و امروز کمد او را تعیین کرده‌اند... کمد شماره 13... 13 شانس؟ نه! برای لوک نه! او در را به تالار وحشت... گشوده است...
خون هیولا (دایره وحشت 4)
خون هیولا (دایره وحشت 4) زمانی که ایوان با عمه بزرگ و اسرارآمیزش زندگی می‌کرد، روزی یک مغازه اسباب‌بازی فروشی قدیمی را می‌بیند و یک بطری گرد گرفته خون هیولا می خرد، اوایل بازی با آن سرگرم کننده است. اما ایوان متوجه چیز غریبی در آن ماده لزج سبزرنگ می‌شود. به نظر می‌رسد که دارد زیاد می‌شود. بیشتر و بیشتر... و انگار این رشد، اشتهایی هیولایی ...
مشاهده تمام رمان های استاین
مجموعه‌ها