رمان ایرانی

زندگی یعنی چکیدن

البرز
9789644423741
۱۳۸۷
۵۲۲ صفحه
۵۴۳۶ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فریده شجاعی
۱۲ رمان Farideh Shojaee
دیگر رمان‌های فریده شجاعی
مهر باران
مهر باران با آرامشی دلچسب سرم را به دسته مبل تکیه دادم و چشمانم را بستم و به این جمله زیبا فکر کردم، آخر همه چیز خوب و زیباست پس اگر چیزی خوب نیست یعنی اینکه... هنوز آخرش نیست.
شب بی‌ستاره
شب بی‌ستاره نخستین جلسه دادگاه کشنده‌ترین و سخت‌ترین پیش‌آمد برای من بود. مواجه شدن با کیان خیلی برایم سخت بود. وقتی او را دیدم که به ما نزدیک می‌شد بدنم آشکارا به لرزه افتاد طوری که حس کردم نمی‌توانم سرپا بایستم و از حمید که کنارم ایستاده بود خواستم مرا از آنجا خارج کند.
پدر
پدر چند شب متوالی بود که خواب از چشمانم گریخته بود. بیماری پدرم و خبر بستری شدن پسرم مزید بر علت شده بود. به این فکر می‌کردم چه پدری هستم که نمی‌توانم هر وقت دلم خواست به دیدن بچه‌هایم بروم. چه کسی باورش می‌شد که چنین زندگی را از من دزیده‌ باشند. درد از دست دادن خانه و ماشین آنچنان برایم ...
روزهای بی‌خاطره
روزهای بی‌خاطره من درس زندگی را نه در کلاس‌های مدرسه که در کوران مشکلات آموخته‌ام جایی که نمره قبولی‌اش آسان نیست. این رسم بزرگ شدن است...
مشاهده تمام رمان های فریده شجاعی
مجموعه‌ها