رمان خارجی

کنستانسیا

(Constancia y otras novelas para virgenes)

دختری میان آفتاب‌گردان‌های پژمرده در انتهای تابستان دراز کشیده و نسیم گیسوی سیاهش را به هم می‌ریزد و صدای پدر، عاشق، شوهر، پسر به او می‌گوید این‌جا بمان، از نو زاده شو، ما را بگذار تا بمیریم اما تو باید زنده بمانی کنستانسیا... به نام ما زنده بمانی، مگذار قهر و غلبه تاریخ نابودت کند... ما را با خاطره‌ات حفظ کن... ما را با چشمانت مهر کن...

ماهی
9789642090686
۱۳۸۹
۱۳۶ صفحه
۱۸۰۱ مشاهده
۲ نقل قول
دیگر رمان‌های کارلوس فوئنتس
پادشاه 1 چشم
پادشاه 1 چشم دوک: من به کسانی رو باور دارم که خودشون به هیچی معتقد نیستن. پوچی ما را به سمت چیزی که مشتاقشون هستیم سوق می‌ده. تنها با افرادی که دنبال کشف هویتم نبودن تونستم مراوده داشته باشم. دوناتا: بهتره بگی دلیل ایجاد چنین ارتباطی از سر ترحم بوده نه نیاز.
گرینگوی پیر
گرینگوی پیر
زندانی لاس‌لوماس
زندانی لاس‌لوماس آن شب خواب وحشتناکی دیدم. خواب دیدم این جماعت تا ابدالآباد توی خانه من می‌مانند، یکسر این می‌رود و آن یکی می‌آید، نسل پشت نسل، بی‌توجه به سرنوشت فردفرد آدم‌ها، به سرنوشت وکیل شیک‌پوشی که من باشم، یعنی این بچه قرتی لاس‌لوماس د چاپولتپک. آن‌قدر می‌مانند تا من بمیرم. شما هم بخواهید یا نخواهید باید گوش کنید. اگر من زندانی ...
آب سوخته
آب سوخته این اثر حاصل پیوند روایت زندگی چهار شخصیت از جامعه مکزیک است: ژنرال پیری که هنوز غرق در خاطرات انقلاب مکزیک است و روز به روز در فساد و تباهی فرو می‌رود، پیرزنی فراموش شده، ساکن محله‌های قدیمی مرکز شهر و رابطه مبهمش با پسرک افلیج همسایه، پیر پسری ثروتمند که هرگز طعم فقر را نچشیده و بیهوه می‌کوشد تا ...
مرگ آرتمیو کروز
مرگ آرتمیو کروز
مشاهده تمام رمان های کارلوس فوئنتس
مجموعه‌ها