۲۴ رمان
ولادیمیر ولادیمیرویچ ناباکوف نویسنده رمان، داستان کوتاه، مترجم و منتقد چندزبانه روسی-آمریکایی بود. وی اولین شعرش را در سن ۱۵ سالگی نوشت و قبل از فارغالتحصیلی از مدرسه تنیشف، ۲ جلد کتاب شعر چاپ کرده بود.
ناباکوف تحصیلات خود را در دانشگاه کمبریج گذراند و چند سال پس از تبعید اجباری در اروپا، در سال ۱۹۴۰ به آمریکا رفت و تا پایان عمر خود آنجا ماند. ناباکوف با انتشار رمان لولیتا به اوج شهرت رسید. ناباکوف این رمان را در سال ...
نمادها و نشانهها
من مانند یک نابغه فکر میکنم.
و همانند نویسندهای برجسته مینویسم و مانند یک بچه حرف میزنم.
ناتاشا
ناتاشا روی پلهها با همسایهاش، بارون وولف، ساکن آن طرف سرسرا برخورد کرد. کمابیش کاهلانه از پلههای لخت چوبی بالا میرفت. دستش را با ملایمت روی نردههای پلکان میکشید و به نرمی از میان دندانها سوت میزد. «با این عجله کجا میری ناتاشا؟»
«داروخانه، که نسخه پدر رو بپیچم. دکتر الان اینجا بود. پدر بهتره.»
«آه، این خبر خوبیه.»
دعوت به مراسم گردنزنی
«دعوت به مراسم گردنزنی» همچون صدای ویولون در فضای تهی است. دنیا آن را به ترفندی میانگارد. پیرمردها شتابزده از آن به سمت ماجراهای عاشقانه محلی و زندگی عادی برمیگردند، بداندیشها امی کوچک را خواهر لولیتا میپندارند، و مریدان ساحر وینی در آن دنیای گروتسک و مضحک آلوده به گناه همگانی بر آن پوزخند میزنند. ولی همانطور که نویسنده «گفتمانی ...
به دلقکها نگاه کن
مجموعه کتابهای روسیام بعد از آنکه تمام شده و امضا شده بودند دوباره به درون ذهنی که خلقشان کرده بود پرتاب میشدند. همهشان یا به دست خودم یا با نظارت خودم، با بازنگریهای خودم، به تدریج ترجمه شدند. هم آن ترجمههای انگلیسی نهایی و هم نسخههای اصل تجدید شده حالا تقدیم تو بود. خوب بود. راحت بود.