رمان ایرانی

شب‌های غربت

چکاوک
9789646043817
۱۳۸۶
۲۸۷ صفحه
۲۰۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مریم جعفری
بازمانده
بازمانده یک روز مقابل تمامی دیگران ایستادی و بر خواسته‌ات، و آن‌چه ایمانت بود پای فشردی. من نیز به دلگرمی آن ایمان و هر آن‌چه عشق تو تصور می‌کردم چشم به راهت ماندم، تو رفتی و آن‌چه از تو باز ماند لحظاتی بود که من چشم به آسمان داشتم.
زنجیر عشق
زنجیر عشق به تو که گفته بودم بی‌خود دل خوش نکن. او به تنها کسی که نمی‌اندیشد تویی. او تو را مسخره می‌کند. اصلا چرا باید به تو فکر کند؟ چرا باید به تو اهمیت دهد؟ آن جوان با سبد گلی به اینجا آمد و گفت اسیر دل شده،‌ اسیر او. خداوندا حتما از او امیدواری دیده که به اینجا آمده. حتما...
عشق شیوا
عشق شیوا
کوه شیشه‌ای
کوه شیشه‌ای
گل‌های شب‌بو
گل‌های شب‌بو گل‌های شب بو عطر دل‌انگیز گل‌های بهاری در شبی مهتابی نیست. گل‌های شب بو مرور خاطراتی عاشقانه در سحرگاه زندگی نیست. گل‌های شب‌ بو نسیمی است که روزگاری پیغام بر دلدادگی برود و شمیم عشق و امروز... شاید تنها مرور آن خاطرات، دلیلی برای بودن باشد. شاید... به هم نگاهی دوباره بیاندازیم به آنچه سرنوشت می‌نامندش.
مشاهده تمام رمان های مریم جعفری
مجموعه‌ها