رمان ایرانی

زمزمه باد

شادان
9789647259866
۱۳۸۵
۴۰۰ صفحه
۱۲۴۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مریم جعفری
بازمانده
بازمانده یک روز مقابل تمامی دیگران ایستادی و بر خواسته‌ات، و آن‌چه ایمانت بود پای فشردی. من نیز به دلگرمی آن ایمان و هر آن‌چه عشق تو تصور می‌کردم چشم به راهت ماندم، تو رفتی و آن‌چه از تو باز ماند لحظاتی بود که من چشم به آسمان داشتم.
آشیانی از حریر
آشیانی از حریر پروانه عزیزم نمی‌دانم وقتی که نامه‌ام به دستت می‌رسد در چه اوضاع و شرایطی هستی اما خوب می‌دانم و مطمئنم که مرا به واسطه ندادن پاسخ به نامه‌هایت می‌بخشی زیرا نمی‌دانم تصور کنم کسی که با صبوری بی‌‌حد در تمام طول این سال‌ها بی‌آنکه پاسخی دریافت کند برایم نامه می‌داده فرد بی‌گذشت و نامهربانی باشد. راستش باید به حقیقتی اعتراف ...
تک‌سوار عشق
تک‌سوار عشق
بی‌بازگشت
بی‌بازگشت
آرام جان
آرام جان می‌گویند که آدم‌ها وقتی در کنار هم زندگی می‌کنند زیر یک سقف اگرچه از دو دنیای متفاوت و دور از هم و حتی گاهی متضاد راهی را آغاز کرده‌اند اما کم‌کم شبیه یکدیگر می‌شوند و کمابیش خصوصیات یکدیگر را می‌پذیرند این یعنی صیقل خوردن آدم‌ها و اگر دو نفر بدانند از زندگی چه می‌خواهند روح و روانشان نیز در کنار هم صیقل می‌خورد و به آرامش می‌رسد: آرامشی در روح آرامشی در جان!
مشاهده تمام رمان های مریم جعفری
مجموعه‌ها