رمان ایرانی

سیروان

آن‌قدر گفته می‌شود و تکرار تمامی حرف‌هایی که درباره‌ات می‌گویند که کم‌کم در ذهن خودت نیز می‌نشیند و باور می‌کنی پچ‌پچ‌های دیگران را که امروز با صدای بلندتر بر زبان می‌رانند. وقتی سخن نمی‌گویی، وقتی اعتراض نمی‌کنی احساس گناه بر وجودت مستولی می‌گردد و می‌شوی بنده همان حس گناه ناکرده! یا باید به جهنم قضاوت دیگران و زخم زبان همیشگی‌شان تن دردهی یا بخواهی برای زندگی و آینده بجنگی تا دیگران بدانند حرف‌ها و قضاوت‌شان منصفانه نیست و برایت ارزشی ندارد. زندگی آن روی خوش خوش را به کسانی نشان می‌دهد که برایش ارزش قائل‌اند وگرنه با تن دادن به آنچه دیگران می‌خواهند و آنچه در قضاوت‌های بی‌رحمانه می‌گویند فقط فرصت یک‌بار زیستن را خوب زیستن را از خود گرفته‌ای... همین!

شادان
9786007368749
۵۱۴ صفحه
۱۷۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های اعظم طیاری
در چشم من طلوع کن
در چشم من طلوع کن همه می‌پرسند: چگونه شناختی‌اش؟ و من می‌گویم: در سخت‌ترین شرایط، آن هنگام که به قول قدیمی‌‌ترها دنیا از من برگشته بود، او پناهم شد و پناهش دادم. امروز معنای آغازی دوباره را همراه با آن که نه تنها من بلکه تمامی مردم این سرزمین به او و مانند او می‌بالند، می‌فهمم. من ارزش لحظه‌ای را که با تو زندگی در چشم من ...
به رنگ شب
به رنگ شب آن‌قدر تحمل می‌کنم تا تو را به راه بیاورم. تو هنوز قدرت معجزه عشق را نمی‌دانی یا تظاهر می‌کنی که نمی‌دانی اما من به این معجزه ایمان دارم و می‌دانم سخت‌ترین دل‌ها را و دشوارترین راه‌ها را می‌توان به نرمی مبدل کرد و راهوارش ساخت. پس، فقط صبر می‌خواهد صبر...
رویای سرخ
رویای سرخ در این داستان لطیف، قهرمان داستان یک فوتبالیست است که حرفه‌ای می‌شود، کسی که رویایی بزرگ همچون بسیاری از جوانان دارد. رویایی که به واقعیت پیوستنش، زندگی او را دست‌خوش دگرگونی می‌سازد.
با تو آرومم
با تو آرومم وقتی خوب نگاه می‌کنم. به تمامی بالا و پایین‌هایی که از سر گذرانده‌ایم. می‌بینم زندگی به هیچ نمی‌ارزد، هیچ. اما واقعیت تلخ‌تر آن است که. چیزی ارزشمندتر از زندگی هم نداریم، هیچ‌چیز! وقتی همین زندگی به تبی و آهی بند است. تنها چیزی که برای ما باقی می‌ماند، رابطه‌هاست. که در سختی‌ها، پایداری‌اش مشخص می‌گردد. و تنها اندک دوستان واقعی ...
مشاهده تمام رمان های اعظم طیاری
مجموعه‌ها