رمان خارجی - خاور میانه

خانه خاموش

حس عجیبی وجودم را فراگرفت و لرزه بر اندامم انداخت. نکند همه بی‌خبر و برای همیشه رفته‌اند و من در این خانه تک و تنها مانده‌ام؟ ترسیدم. باز صدا زدم بلکه ترسم را فراموش کنم، اما آن حس عجیب قوی‌تر شد. انگار هیچ موجودی در دنیا نمانده بود، نه انسان، نه پرنده، نه سگی ولگرد و نه حتی جیرجیرکی. صدای ناامید و وحشت‌زده‌ام باز بیهوده بلند شد. گویی کسی صدایم را نمی‌شنید جز مبل‌های متروک، صندلی‌ها، میزهای خاک‌گرفته، درهای بسته و اشیای ناامیدی که خود به خود تق و توق می‌کنند. خانه خاموش حکایت سه نسل است، داستان پیرزنی عبوس، گورزادی مهربان، مردی دلبسته تاریخ و گسسته از خانواده و جوانانی آرمانگرا و اسیر چنبر ملال، داستانی از سال‌های سیاه دهه هشتاد ترکیه، سال‌های التهاب، سال‌های یاس و نومیدی.

مژده الفت
ماهی
9789642093168
۳۶۰ صفحه
۱۴۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های اورهان پاموک
نام من سرخ
نام من سرخ وقتی به دنیایی که من رنگارنگ‌اش ساخته‌ام، می‌گویم: باش، عالمی از سرخی‌ام،‌ هست می‌شود. هرکه مرا ندیده، انکارم می‌کند اما من همه‌ جا هستم.
برف
برف در همان لحظه‌ایکه برفمی‌بارد، روزنامه نگاری به شهر دور افتاده فارس در مرز ترکیه پا می‌گذارد. او شهر را مکان آشفته‌ای می‌یابد که خودکشی واگیرداری در میان زنان جوان رواج دارد. شرایط برای پیروزی اسلام گرایان در انتخابات محلی مهیاست. ریاست سازمان امنیت و اطلاعات شرورانه در آن دخالت می‌ورزد. طولی نمی‌کشد که طوفان رو به افزایش برف، رابطه شهر را ...
استانبول خاطرات و شهر
استانبول خاطرات و شهر پاموک با طراحی درخشان موضوعات این کتاب... خلاقیت هنری غنی خود را نشان داده است؛ این مرثیه خاموش، عبرت‌آموز و مسحورکننده، خطاب به کودکی رستگار شده، و خطاب به استانبول، جهان را در برابر او به کرنش می‌آورد. این کتاب شاهکاری سه وجهی است، تشریح جسم و جان شهر؛ گزارشی پر صلابت از سیاست‌بازی‌های خانوادگی؛ جنگ و دیپلماسی؛ و کندوکاوی ...
داستان افتادن من از داستانم
داستان افتادن من از داستانم در دل این کتاب کوچک دو موضوعی نهفته است که همواره از خیال‌پردازی در مورد آن‌ها لذت برده‌ام. یکی چهره‌ اسرارآمیز تاریخ و دیگری خاطرات دوران کودکی و تحصیلم که در رمان‌ها و متون دیگری که نوشته‌ام، همیشه به این دو موضوع ارجاع داده‌ام و هربار نیز درهم آمیختگی این موضوعات را در ذهنم حس کرده‌ام. یعنی وجه کودکانه‌ تاریخ در ...
موزه معصومیت
موزه معصومیت ”می‌دانستم که این لحظه شادترین لحظه زندگی‌ام است“. اورهان پاموک نویسنده بزرگی که شایسته بردن جایزه نوبل است حدود شش سال بر روی این رمان وقت صرف کرد و این رمان خارق‌العاده را با این جمله عاشقانه آغاز کرد. وقتی موزه معصومیت را می‌خوانید، فقط عشق نیست که در آن تجلی پیدا می‌کند بلکه دوستی، پیوند، جذابیت، خانواده و خوشبختی ...
مشاهده تمام رمان های اورهان پاموک
مجموعه‌ها