رمان ایرانی

گفتن در عین نگفتن

گاهی نیم‌شب، به رسم دیرین، می‌روم توی باغ. سن و سال قدم زدن در تاریکی برام خطرناک است، اما این تاریکی از ظلمتی رعب‌انگیز که بر رویای هر شبه‌ام فرو می‌افتد سیاه‌تر نیست. راه می‌روم و جایی در راه حس می‌کنم مادرم دنبالم می‌آید، نگران. صدای پایی نمی‌شنوم، اما دلم می‌گوید پی‌جوی من و مواظب من است. هیچ قت برنگشته‌ام تا او را ببینم، شک ندارم دنبالم می‌آید. جرئت نمی‌کنم به پشت سرم نگاه کنم، می‌ترسم یکدفعه برگردم و او آن موقع نباش، آن وقت رشته باریکی که بین من و او هنوز استوار مانده نومیدترین ترس دهشتناک فرو ریزد.

ققنوس
9786002783035
۱۳۹۶
۲۴۰ صفحه
۱۴۵ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده جواد مجابی
۲۵ رمان Javad Mojabi
دیگر رمان‌های جواد مجابی
مومیایی
مومیایی «خدایگان کشته شد.» واقعه، چون تندری در آسمان شبانه ترکید، خبر بر بال‌های باد، آفاق را در نور دید. مرگ خدایگان همچون زندگیش، از دژ شاهی به‌سان طلسمی باطل شده، به هوا برخاست، از فراز باغ‌ها، کوشک‌ها، میدان‌ها، سراها، بازارها، شهرها و ایالات گذشت؛ از فراز کشورها و قاره‌ها عبور کرد و در سراسر گیرنده‌های جهان ارتباطات، طنین افکند. واقعه یورش می‌آورد، ...
به قول مردم گفتنی (چند و چونی خندستانی)
به قول مردم گفتنی (چند و چونی خندستانی) ادبیات مردمی بخش مهمی از فرهنگ شفاهی هر ملتی است که حامل آرزوها، انتقادها و رابطه‌های تلخ و شیرین و شور افراد یک جامعه است. ادبیات شفاهی شامل قصه‌ها، متل‌ها و متلک‌ها، ضرب‌المثل‌ها و تمثیل‌ها، لطیفه‌ها و هجویه‌ها، تکیه‌کلام‌ها، زبان‌های مخفی و اصطلاحات عوامانه هر دوره است. اضافه می‌شود به این بخش: انواع فحش‌ها و نفرین‌ها، دعاها و تعاریف‌ها، سرودها ...
قصه روشن
قصه روشن مشکل این بود که چگونه از نقش این هیولای گندان خلاص شویم، هیولائی که زندگیش مرگ آفرین بود و مرگش نیز زندگی را به آلایشی عفونت بار تهدید می‌کرد. چاره این بود که گیاه را به همانجا که از آن برآمده بود باز پس فرستیم به اعماق مرداب‌ها، به خلاء بدویت، به عدم ماورای خویش. از همان روز که ...
شعر بلند تامل
شعر بلند تامل
یادداشت‌های بدون تاریخ
یادداشت‌های بدون تاریخ این روحیه، که به علت بی‌ایمانی و بی‌اخلاقی، دامنگیر گروهی شده، سخت خطرناک است. چون طاعون کشنده است: به خود اندیشیدن و جمع را نادیده گرفتن و به وقت معرکه جان و مال را نجات دادن و دیگران را در تاریکی جهل و مصیبت رها کردن و له کردن، آری این بلیه چون طاعون کشنده است.
مشاهده تمام رمان های جواد مجابی
مجموعه‌ها