پیش از آن که رفته باشم از دست.
بگذار دستهایت را دست خود بدانم.
دشتها و جنگل و کوه و دریایت را.
تن من کن.
پیش از آن که مرگ در ربایدم سرد.
در ایوانم پدیدار شو.
نیشخند ایرانی (گزینه داستانها و یادداشتهای طنزآمیز و طرحهای هجایی کاتب) مجموعه داستان
این کتاب شامل گزینهای از چهار کتاب شامل یادداشتهای آدم پرمدعا، آقای ذوزنقه، یادداشتهای بدون تاریخ شب نگارهها میباشد. این کتاب یادآور روزها و سالهایی است که در آن مردم و وطن را عاشقانه نگریسته و مومنانه تصویر کردهام. به تو تقدیم میکنم که آن روزها هنوز یه دنیا نیامده بودی، حالا که مخاطب من شدهای حرفهای دیگری هم با ...
شبنگارهها
«ما جنگیدیم سالها، خون دشمن، خون خود را روی خاکی ریختیم که از زیر پایمان در میکشیدند. دیگر نه اینجا نه هر جای دیگر، کسی به خون هدر شده ما اهمیت نمیدهد، دنیا ما را به صورت «خبر» میبیند. روزی خبر اول بودیم و حالا نه. خبرهایی جعلی که ربطی به واقعیت زندگی ما ندارد.»
باغ گمشده
شب سرد مهرگانی نه فقط شبی از فصلی سد، که شب و روز دنیایی به سردی گراییده است.
باغ اجدادی فرو میریزد. احساس از دست رفتن و فنا شدن قربانیان را بر آن میدارد تا دگر باره بسازندش، اما خیانت، نفرین و عفریت مرگ تقدیری دیگر را مقدر کردهاند.
تصویرها جان میگیرند و شرق با تمامی هیبت خود نفس میکشد تا دگر ...
بنفشههای سراشیب
سحر شده است، از شبگردی برمیگردم. راهم شمالی است، از «ارنبویه» میگذرم، باد «آذرین» گزنده و پرسوز میوزد، نیمرخ یخزدهام را برش میدهد. به آسمان نگاه میکنم باد سقف سیاه و چرب بالای سر را نخنما کرده است. آذرین از شمالشرقی میوزد، شهر را، درختهایش را، پنجرهها، آنتنها، سیمها و بادگیرهایش را کج میکند، مردم، گیاه و چارپا را خم ...
در این هوا
در این هوا یک رمان و داستان کارگردان و گروه بازیگرانی است که گردهم آمدهاند تا نقش دیگری را ایفا کنند، و پس از آن باز خود باشند و همه چیز را در چنگ خود داشته باشند، غافل از اینکه بازیخوردة بازی خویشاند و دانسته و ندانسته به بازی واداشته شدهاند. این کتاب زندگی و بازیهای ناگزیرش را تصویر ...