مجموعه داستان خارجی

مرد اسب

(Casi un objeto)

صندلی شروع به افتادن کرد، شروع به پایین آمدن، شروع به کج شدن، شروع به سقوط کردن، شروع به باز شدن، ولی نه به معنای واقعی واژه‌ها باز شدن یا باز کردن، به معنای گشودن یا برداشتن بندهاست. خوب، در مورد صندلی نمی‌توان گفت که بند دارد. اگر هم داشته باشد، برای نگه داشتن صندلی شروع به افتادن می‌کنند، و نه این‌که در حال باز شدن هستند...

یوبان
9786008349150
۱۳۹۶
۱۶۰ صفحه
۳۵۳ مشاهده
۰ نقل قول
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
سال مرگ ریکاردو ریش
سال مرگ ریکاردو ریش ژوزه ساراماگو در سال مرگ ریکاردو ریش، فرناندو پسوا را به تماشای دنیا دعوت می‌کند. پسوا کیست؟ فرناندو پسوا بزرگترین شاعر پرتغال در عصر حاضر است که در سال 1888 در لیسبون پرتغال زاده شده است. پسوا عقیده داشت که باید به تماشای دنیا قناعت کرد و ساراماگو در این رمان خود، اورا به تماشای دنیا می‌آورد، دنیایی که بعد ...
همه نام‌ها
همه نام‌ها قهرمان رمان،آقا ژوزه، مرد 50 ساله‌ای است که در بایگانی کل سجل احوال به عنوان منشی کار می کند. سرگرمی او هم کلکسیونی است که از 100 شخصیت مشهور مملکت خود ترتیب داده است. یک شب او به فکر می افتد که رونوشت شناسنامه واقعی آنها را نیز داشته با شد. او شب‌ها که کسی در بایگانی نیست به سراغ ...
ماریا آنا خوسیفا
ماریا آنا خوسیفا
سفر آقای فیل
سفر آقای فیل در اواسط قرن شانزدهم، پادشاه پرتغال، خوان سوم، به پسر عموی خود، ماکسیمیلیانوی اتریشی یک فیل آسیایی به نام سالومون هدیه داد. این رمان سفر حماسی این فیل است که به خاطر تمایلات خاندان سلطنتی و استراتژی‌های نامعقول آن ناگزیر اروپا را زیر پا می‌گذارد. سفر فیل کتابی تاریخی نیست، تلفیقی است از واقعیت و خیال که به عنوان مجموعه‌ای ...
بینایی
بینایی رئیس حوزه انتخاباتی شماره چهارده،‌بعد از این‌که چتر خیس را با خشونت تمام بست و بارانی‌اش که زیاد به دردش نمی‌خورد از تن در آورد، غرولندکنان گفت: هوای بدی برای زمان رای‌گیری است. او مجبور شده بود چهل‌متری فاصله بین محل پارک اتومبیلش تا در ورودی را با عجله طی کند و حالا طوری وارد اتاق شده بود که قلبش ...
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها