رمان خارجی

بعضی زن‌ها

آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...

ليدا طرزی
9789643378363
۱۳۹۵
۲۴۴ صفحه
۳۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
هنر قصه
هنر قصه نیافتم! نیافتم! فریاد می‌زنم دوستانم کجایید؟ من به «آن‌ چیز» نیازمندم. پس، به عیادت کسانی که نمی‌شناسم می‌روم. اکنون می‌توان به آنچه در گذشته گذشته و آنچه بر زمین از موسیقی در من سیلان دارد سراپا عریان بایستم. نمی‌هراسم! هراس! تو بعدی از زندگی من بودی که هم اندازه نیاز و کوچکی در دوره‌ای آدم را فتح می‌کرد. حتی پرتویی ...
بهترین داستان‌های جهان 4 (قرن 19 و 20 مدرنیست‌ها) مجموعه داستان
بهترین داستان‌های جهان 4 (قرن 19 و 20 مدرنیست‌ها) مجموعه داستان مدرنیسم با آغاز جنگ جهانی اول در 1914 تحرک بیشتر یافت.در طول این جنگ و پیامد‌های عاجل آن پایه‌ها و قواعد قرن19 دچار اضمحلال شد.هنگامی که جنگ در 1918پایان یافت گویی که یک نسل تمام در سنگرها دچار حالت موجی شده باشند مات و مبهوت مانده بودند.آنچه در آن سال‌های پیش و پس از جنگ بزگ رخ داد شکلی از ...
این چند کتاب دوست‌داشتنی برای توست (7 جلدی) با قاب
این چند کتاب دوست‌داشتنی برای توست (7 جلدی) با قاب «زندگی به اندازه کافی روانتو می‌گردونه، که نیازی به گردوندن روانت نداشته باشی. به من گوش کن. من مرکز همه چیزم. این جمله اولین پیامد این اسمه. یه توصیه هم واسه تو دارم. خوندن متن‌ها از اون‌جا که کلماتو به صدا درمیاره، نثل انداختن تاسه... ما نمی‌دونیم چه نتیجه‌ای روی زمین می‌نشونه.»
کلاف سردرگم (گزیده‌ای از داستان‌های امروز)
کلاف سردرگم (گزیده‌ای از داستان‌های امروز) ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد. اتفاقا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند. همین‌طور که پیش می‌آمد با لهجه خاصش گفت: ‹‹به‌به نره‌خر. مثل قوال‌ها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟››
مرگ تاثیر‌گذار
مرگ تاثیر‌گذار فرمانده با خونسردی رفتن آن‌ها را تماشا می‌کرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره می‌کرد، دیگران را هم به خطر می‌انداخت. می‌گفت خیلی‌ها کشته می‌شوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته می‌شوند...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها