از هفتهها قبل مقدمات و تهیه و تدارک جشن آغاز شد. قرار بود تمام دهکده در آن ضیافت شرکت کنند. قرار بود بزی سر ببرند و کباب کنند. زنها سخت مشغول درست کردن شیرینیجات و غذاهی خوشمزه بودند، بیآنکه از خرج و مخارج ابایی داشتهباشند.
آنچه بر دوش میکشیدند (داستانهای کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان
آنچه بر دوش میکشیدند ضیافتی از داستانهای کوتاه را ترتیب داده است. هر داستان، کلاسیک یا مدرن، طعم و بوی خاص خود را دارد و مخاطب را در فضایی میان گذشته و حال شناور میسازد. دستچینی از آثار کوتاه و اندیشهساز نویسندگان انگلیسی زبان، چه آنها که از نژاد آنگلوساکسون بودندو در انگلستان یا ایرلند به دنیا آمدند و چه ...
1 2 3 طنز
میگویند تا سه نشود بازی نشود. ما هم به احترام تمام گفتهها و ناگفتهها، و نوشتهها و نانوشتهها، بعد از انتشار دو جلد از گزیدههای آثار طنزنویسان معاصر، با جلد سوم آن بازی به بازی گرفتن دنیا و مافیها را تکمیل میکنیم. واقعیت این است که در تاریخ بشریت طنز را به خاطر عوارض جنبیاش! چندان به بازی نگرفتهاند و ...
مرد آگهیهای تجاری
تنهایی، شکنندگی روابط انسانی، روانپریشی شخصیتها، تناقضهای درونی و بیرونی رفتار آدمی، فساد سیاسی، زندگی زیر سایه مافیا، جنبشهای اجتماعی، کار روشنفکری، ترور و جنگ از جمله مضامین هریک از داستانهای مجموعه حاضر است.
مرد آگهیهای تجاری مجموعه داستانهای کوتاه به قلم نامیترین نویسندگان معاصر ایتالیاست. هریک از نویسندگان مجموعه حاضر جوایز زیادی را نصیب خود کردهاند و کتابهایشان به ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
10 سپتامبر
دیروز تلفنات مرد. تنها آدمها نیستند که میمیرند... شمارههای تلفن هم میمیرند. هر کسی اعداد مهم در زندگی اش را فراموش میکند: شماره پاسپورت، شماره پلاک آخرین ماشینی که خریده، شماره پلاک ماشین دوستش، مسافت زمین تا ماه و آمار مردم شهری که آنجا زندگی میکند. من نیز همان اعداد را فراموش کردهام و به غیر از آن پنج رقم. ...