مجموعه داستان خارجی

صدایی از دیوار

بچه که مرد، مادرم خرد شد، نه یک دفعه، بلکه تکه به تکه، مثل بشقاب‌هایی که یکی پس از دیگری از قفسه سقوط می‌کنند و خرد می‌شوند. هرگز نفهمیدم چه موقع اتفاق می‌افتد، به این ترتیب تمام مدت، در حالت انتظار، عصبی و بی‌قرار بودم. پدرم به شیوه متفاوتی خرد می‌شد. او سعی می‌کرد اوضاع را رو به راه کند. اما اوضاع طوری بود که انگار می‌دوید تا چیزها را پیش از سقوط در هوا بگیرد، منتها همه‌چیز سقوط می‌کرد پیش از اینکه بتواند آن‌ها را بگیرد.

مروارید
9789641912750
۱۳۹۴
۱۸۴ صفحه
۵۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
خاکستر روی زخم (50 داستان از 50 نویسنده معاصر عرب)
خاکستر روی زخم (50 داستان از 50 نویسنده معاصر عرب) «خاکستر روی زخم»، پنجاه داستان کوتاه از پنجاه نویسنده عرب از نه کشور عرب‌زبان است که به تناوب اثرگذارترین نویسندگان معاصر در کشور خود و گاه جهان بوده‌اند، از این میان، برجسته‌ترین آنان، نجیب محفوظ برنده جایزه نوبل 1988 است، تا دیگران و ... باشد که کتاب به بخشی از نیازهای خواننده در حوزه داستان کوتاه جهان در بخشی از ...
نامه‌ای به خدا
نامه‌ای به خدا
بهترین داستان‌های جهان 5 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) سنت‌ستیزان بخش دوم پسامدرنیست‌ها
بهترین داستان‌های جهان 5 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) سنت‌ستیزان بخش دوم پسامدرنیست‌ها شما در این مجموعه با چهار دوره داستان‌نویسی در قرن‌های نوزده و بیستم میلادی آشنا خواهید شد: دوره سنت‌گرایان که از اوایل قرن نوزدهم آغاز می‌شود؛ دوران طلایی که دربرگیرنده میانه و انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است؛ و سنت‌گرایان که دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم را در قرن بیستم به خود اختصاص داده‌اند. آشنایی با 103 ...
بهترین داستان‌های جهان 2 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) دوران طلایی بخش اول
بهترین داستان‌های جهان 2 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) دوران طلایی بخش اول شما در این مجموعه با چهار دوره داستان‌نویسی در قرن‌های نوزده و بیستم میلادی آشنا خواهید شد: دوره سنت‌گرایان که از اوایل قرن نوزدهم آغاز می‌شود؛ دوران طلایی که دربرگیرنده میانه و انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است؛ و سنت‌گرایان که دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم را در قرن بیستم به خود اختصاص داده‌اند. آشنایی با 103 ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها