رمان ایرانی

خاطرات اردیبهشت

تلفن‌ها را خانم جواب می‌دهد. من می‌نویسم و پاره می‌کنم، می‌نویسم و پاره می‌کنم. وسواس شدید دارم. هر چی که می‌نویسم به نظرم درست نیست. مال این است که دیر شروع کرده‌ام؟ مال این است که می‌ترسم؟ مال این است که نمی‌دانم می‌خواهم چی بنویسم؟ فقط می‌نویسم تا به خودم ثابت کنم که هنوز نمرده‌ام... اما چرا هی پاره می‌کنم؟ دلم می‌خواهد یک چیزی بنویسم که بی‌عیب و نقص باشد و مو لای درزش نرود... چند سالی که گذشت، دیگر دلم نمی‌خواست پاره کنم. ففط دلم می‌خواست بنویسم و هر چه بیشتر بهتر. دیگر دلواپس این نبودم که چی دارم می‌نویسم. هر چی که به ذهنم می‌رسید می‌نوشتم. دیگر دلواپس این نبودم که بی‌عیب و نقص بنویسم. فقط می‌نوشتم. می‌نوشتم و تلنبار می‌کردم روی هم...

مرکز
9789642130436
۱۳۹۳
۲۰۸ صفحه
۸۲۶ مشاهده
۰ نقل قول
جعفر مدرس صادقی
صفحه نویسنده جعفر مدرس صادقی
۲۳ رمان (Jafar Modarres-Sadeqi)
دیگر رمان‌های جعفر مدرس صادقی
توپ شبانه
توپ شبانه چراغ کشتی‌های بزرگ که خیلی دور بودند از ساحل کنار هم ردیف روشن بود. چند تا کشتی کوچک‌تر توی فاصله‌ بین ساحل و کشتی‌های بزرگ ایستاده بودند که چراغ آنها هم روشن بود. یک قایق موتوری به موازات ساحل داشت می‌آمد به سمت ما، بعد راه خودش را کج کرد و رفت به سمت کشتی‌ها. دو نفر توی قایق بودند ...
آب و خاک
آب و خاک مرد دوربین به دست از او خواهش کرد بیاید روی ایوان بگیرند و بعد خواهش کرد بروند توی ساختمان.... یک سالن خیلی بزرگ با سقف خیلی بلند... نیمی از سالن به این بزرگی صحنه نمایش بود و نیمه دیگر جای تماشاچی‌ها. صحنه نمایش را برای نمایشی که قرار بود به زودی اجرا شود آماده می‌کردند و تخته‌ها و صندلی‌های شکسته ...
بالون مهتا
بالون مهتا سوار باد شد و رفت روی دریا... نه قطب‌نما داشت و نه می‌دانست کجاست و کجا دارد می‌رود و نه می‌توانست هیچ تغییری در جهت حرکت بالون بدهد - تسلیم باد بود. با خودش عهد کرد که به هر جایی که رسید، به جای هر کار دیگری مثل تلفن زدن به دفتر شرکت در دهلی و خبر دادن از سلامت ...
شریک جرم
شریک جرم مردی را به اشتباه بازداشت کرده‌اند. او مجرم نیست. مردی که مجرم نیست از زندان آزاد می‌شود. یک نفر همه جا داد می‌زند من قاتلم، من کردم، من بودم که سینما را آتش زدم. این دو با هم راه می‌افتند توی خیابان‌ها، قدم می‌زنند، بستنی می‌خورند، اختلاط می‌کنند. هیچ‌کس حرف‌های آن‌ها را باور نمی کند. هیچ کدام مجرم نیست. شاید ...
کنار دریا مرخصی و آزادی
کنار دریا مرخصی و آزادی
مشاهده تمام رمان های جعفر مدرس صادقی
مجموعه‌ها