رمان نوجوان

آخرین نبرد (ماجراهای نارنیا)

(The last battle)

موجودات با سکوتی ترسناک منتظر شنیدن خبرهای بد تازه‌ای شدند که بنا بود بر سرشان نازل شود. گروه کوچک کنار دیوار اسطبل هم نفس‌هایشان را در سینه حبس کردند. این‌بار دیگر چه خبر تازه‌ای بود؟

هرمس
9789647100090
۱۳۸۵
۱۸۴ صفحه
۱۷۴۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
کلایو استیپلز لوییس
صفحه نویسنده کلایو استیپلز لوییس
۱۹ رمان لوئیس در ۲۹ نوامبر سال ۱۸۹۸ میلادی در بلفاست، مرکز ایرلند شمالی به دنیا آمد. تا قبل از ۹ سالگی پدر و مادر و برادرش را از دست داد. او در جنگ جهانی اول زخمی شد و پس از اتمام جنگ جهانی اول، دانشگاهش را به پایان رساند و به تدریس در دانشگاه‌ها پرداخت. در سال ۱۹۲۹ در عقایدش دچار تحول شد و وجود خدا را پذیرفت و دو سال بعد در حین مباحثه با تالکین مسیحی شد. نخستین اثرش ...
دیگر رمان‌های کلایو استیپلز لوییس
شیر کمد جادوگر (ماجراهای نارنیا)
شیر کمد جادوگر (ماجراهای نارنیا) صدای اصلان بلند شد: زود باشید! زود باشید! قنطورس‌ها! عقاب‌ها! یک گرگ دیگر هم در بین بوته‌ها می‌بینم. همان‌جا پشت سرتان، همین حالا گریخت. همه به دنبالش بروید. او نزد بانویش می‌رود. الان بهترین فرصت است که ساحره را بیابید و چهارمین پسر آدم را نجات دهید.
سرگذشت نارنیا (سفر کشتی سپیده‌پیما)
سرگذشت نارنیا (سفر کشتی سپیده‌پیما)
خواهرزاده جادوگر (ماجراهای نارنیا 1)
خواهرزاده جادوگر (ماجراهای نارنیا 1) نویسنده در آغاز داستان می‌گوید: این داستان بسیار مهم است، زیرا معلوم می‌کند که رفت و آمدهای میان دنیای ما و سرزمین نارنیا اولین بار چگونه آغاز شد. دو کودک پلی و دیگوری، در یکی از خیابان‌های قدیمی لندن، در همسایگی هم زندگی می‌کنند. یک بعد از ظهر سرد و نمناک، مشغول اکتشاف خانه‌شان می‌شوند و در یکی از انبارهای خانه، ...
اسب و آدمش (ماجراهای نارنیا)
اسب و آدمش (ماجراهای نارنیا) ماجراهای نارنیا از هفت کتاب مستقل پدید آمده است که خواننده می‌تواند آنها را به دنبال هم و یا جدا از هم بخواند و از حوادث در هم تنیده و تخیل برانگیز ‌آنها لذت ببرد. این هفتگانه‌ جذاب و پر هیجان سالهاست که در سراسر جهان با استقبال گرم و روز افزون نوجوانان جهان روبه رو شده است.
آخرین نبرد (ماجراهای نارنیا 7)
آخرین نبرد (ماجراهای نارنیا 7) موجودات با سکوتی ترسناک منتظر شنیدن خبرهای بد تازه‌ای شدند که بنا بود بر سرشان نازل شود. گروه کوچک کنار دیوار اسطبل هم نفس‌هایشان را در سینه حبس کردند. این‌بار دیگر چه خبر تازه‌ای بود؟
مشاهده تمام رمان های کلایو استیپلز لوییس
مجموعه‌ها