مارگارت بیحرکت ایستاده بود، قادر نبود معنای واقعه مهیبی را که اتفاق میافتاد بفهمد. یان او را به خاطر کاری که پدرش انجام داده بود سرزنش میکرد که او بخشی از یک حادثه شوم است. جیمی مک گریگور کی بود؟ کی...؟
۱۷ رمان
سیدنی شلدون رماننویس معروف آمریکایی بود. شلدون پیش از رویآوردن به رماننویسی، فیلمنامهها و نمایشنامههایی نوشت که او را برنده جایزههایی همچون اسکار بهترین فیلمنامهنویسی و جایزه نمایشنامهنویسی تونی کردند. او در رماننویسی بسیار موفق بود و در مدتی کوتاه تبدیل به یکی از پرفروشترین و معروفترین نویسندگان داستانهای مردمپسند جهان شد.
او افزون بر انتشار بیش از ۳۰ فیلمنامه، ۲۵۰ فیلمنامه تلویزیونی، ۱۰ نمایشنامه و ۱۸ رمان نوشت. آثار شلدون در بیشتر کشورهای دنیا منتشر شده و عنوان نویسندهای را ...
خط خون
او در تاریکی نشسته بود... تنها، پشت میز حاجب کفیر، و از پنجره غبارآلود که هیچوقت از آن استفاده نمیشد به مغازههای قدیمی استانبول نگاه میکرد. او تعداد زیدی از پایتختهای دنیا را مانند خانه خودش میشناخت اما استانبول شهر مورد علاقهاش بود.
رویاهایت را به من بگو
1 شخص او را تعقیب می کرد....
او مطالبی درباره ارواح سرگردان مطالعه کرده بود، اما آنها متعلق به جهانی متفاوت و خشن بودند. او نمیدانست این تعقیبکنندگان چه کسانی هستند که میخواستند او را اذیت کنند.
او سعی میکرد با تمام نیرویش دچار وحشت نشود، اما خوابهایش در شبهای اخیر همراه با کابوسهای غیر قابل تحمل بود، و صبح هر ...
آرزوهای 1 زن
او جیمی را به داخل برد و گفت:‹‹ از اینجا بعدا خوشت میاد. من همهجور سرگرمی واسه جوونائی مثل تو دارم. ››
جیمی با تردید به خود گفت:‹‹ نکند که این هم یکی از آنها باشد!خدا کند که نباشد.››
آن سوی نیمه شب
روز یکشنبه، چهاردهم ژوئن سال 1940 ارتش پنجم آلمان وارد شهر بهتزده پاریس شد. خط ماژینو آنطور که معلوم شد بزرگترین ناکامی تاریخ جنگ از آب درآمده و فرانسه در مقابل بزرگترین و قدرتمندترین ماشین جنگی آن زمان همچون موجودی بیدفاع در معرض تهاجم قرار گرفت. . .
خاطرات نیمه شب
او هر شب با 1 جیغ از 1 رویای همیشگی بیدار میشد و خود را در وسط 1 دریای متلاطم که دستخوش طوفانی وحشتناک شده باشد حس میکرد در حالی که 1 زن و مرد سر او را در آبی به مانند یخ فشار میدادند تا او را خفه کنند.