مجموعه داستان خارجی

همه کاره و هیچ کاره

(I nuovi racconti romani)

چه کارهایی که نکردم. از پایان جنگ تا به امروز دست کم دوبار در سال شغل عوض کردم؛ ولی شغل که چه عرض کنم، خودش یک جور بی‌‌کاری بود. برادر شیری من، که مهندس الکترونیک و آدم دقیق و متعصبی‌ست، همان کسی که گاهی پیشش می‌رفتم تا نصیحتم کند، یک روز صریح و پوست کنده به من گفت: «تو سرافینو، نمی‌فهمی امروز روز برای این که کار پیدا کنی باید تخصص داشته باشی.» و من: «تخصص؟ یعنی چی؟» و او : «تخصص داشتن یعنی این که بلد باشی فقط یک کارو انجام بدی اما خب... در عوض تو همه کاری بلدی بکنی و هیچ کاری بلد نیستی بکنی...

چشمه
9789643625191
۱۳۸۸
۱۸۰ صفحه
۱۱۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
آلبرتو موراویا
صفحه نویسنده آلبرتو موراویا
۱۷ رمان آلبرتو موراویا یکی از رمان‌نویسان برجسته ایتالیا در سدهٔ بیستم بود. موضوعات آثار او جنسیت، بیگانگی و وجودگرایی بود. معروف‌ترین اثر او رمان ضدفاشیستی دنباله‌رو است. او در سال ۱۹۴۱ با السا مورانته (رمان نویس که رمان مشهور تاریخ از اوست) ازدواج کرد که در سال ۱۹۶۲ از هم جدا شدند.
دیگر رمان‌های آلبرتو موراویا
گوساله دریایی
گوساله دریایی "گوساله دریایی" مجموعه‌ای است از داستان‌های طنز و سورئالیستی آلبرتو موراویا. سورئالیسمی متفاوت که با روایتگری آغاز می‌شود و ناگهان موقعیت‌ها تغییر مکان می‌دهند، فضا به هم می‌ریزد و انگار با افسانه روبرو می‌شوی، چرا که شخصیت‌ها در عین واقعی بودن غیر واقعی به نظر می‌رسند و آنچه غیر واقعی است واقعی.
کلمه مادر
کلمه مادر جواب دادم:«کار و کاسبی؟ جناب وکیل کار و کاسبی که چه عرض کنم... درمانده‌ام، ناامیدم... سرگذشت من سرگذشت سفر طولانی آدمی‌ست بین تمام اداره‌های کاریابی. دو سال آزگار است می‌چرخم و می‌گردم اما چه فایده... جناب وکیل، دیگر نمی‌دانم چه خاکی به سرم کنم.»
آدم بدشانس (مجموعه داستان‌های رمی 2)
آدم بدشانس (مجموعه داستان‌های رمی 2) "آدم بدشانس" جلد دوم از مجموعه داستان‌های رمی آلبرتو موراویاست و پس از "من که حرفی ندارم" منتشر شده است. موراویا از نویسندگان مطرح و نام‌آور نیمة دوم قرن بیستم است که در داستان‌هایی کوتاه، با طنزی خاص و توصیف‌هایی دقیق، قدرت روایتگری و شخصیت پردازی خود را نمایان می‌سازد.
انزجار
انزجار موراویا در این داستان، برداشت جدیدی از ماجرای اودیسه، اثر جاودانی هومر شاعر حماسه سرای یونان باستان دارد و تعبیر و تفسیری از آن را از دریچه فلسفه بدبینانه خود در زندگی قهرمانانش پیاده می‌کند. قهرمانانی که حتی شرافت و شهامت مردمان روزگار قدیم را ندارند که با خون، لکه ننگ را از دامن خود بزدایند.
دلتنگی
دلتنگی . . . این یکی برخلاف همه زنان دیگر آتلیه بالستیری که شق و رق بودند و سری به سوی آتلیه نقاش پیر داشتند، در اطراف حیاط به آرامی قدم می‌زد. ظاهرا و در حالی که با حرکات آرامی گام بر می‌داشت و آستین‌هایش را بالا زده بود، چیزی را بررسی می‌کرد. گویی برخلاف همه که به سوی خانه بالستیری ...
مشاهده تمام رمان های آلبرتو موراویا
مجموعه‌ها