رمان ایرانی

عالی‌جناب عشق

روایت عشق را بارها از زبان بسیاری شنیده‌ایم. ولی امروز نگاهی دیگر گونه از لطافت و زیبایی عشق را می‌آزماییم... نگاهی که طیف وسیعی از مردمان را دربرمی‌گیرد: از جوانان امروز تا جوانان دیروز . و آن‌گاه که به پایان کتاب می‌رسیم، می‌دانیم که چرا «عالی‌جناب عشق»...

شادان
9789647259200
۱۳۸۶
۴۹۶ صفحه
۸۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
اعتمادی ۱۳ رمان Awarded the Nobel Prize in Literature in 1915 "as a tribute to the lofty idealism of his literary production and to the sympathy and love of truth with which he has described different types of human beings."
دیگر رمان‌های اعتمادی
آخرین ایستگاه شب
آخرین ایستگاه شب
بازی عشق
بازی عشق تصور می‌کنم هنوز تجربه‌ای از دلتنگی نداری تا ببینی که زیباترین خاطره‌ها وقتی که حضور نداری و دلت اینجا نیست بی‌رحم‌ترین ‌شان می‌شود و بر جسم و جان تازیانه می‌زند. من دلتنگم اگرچه می‌دانم تو نیستی من تو را طلب نمی‌کنم و تو مرا البته چون صبوری پیشه کرده‌ام و تو از سر بی‌نیازی.
سفر عشق به سلطان ساوالان
سفر عشق به سلطان ساوالان چه کسی پای در راه هفت شهر عشق می‌گذارد و چه کسی هنوز اندرخم آن کوچه مانده؟ عبور از مراحل زندگی برای اهل دل حکایتی است شنیدنی؛ به ویژه که سیاق آن مبتنی بر عرفان ایرانی باشد و در قالب قصه‌ای دلنشین و عاشقانه بیان شود. داستان هفت شهر عشق و قصه سیمرغ را بسیاری شنیده‌اند: قصه‌ای که تمثیل زندگی‌ست ...
دختری از جنس طلا
دختری از جنس طلا طلا دختری است به راستی ار جنس طلا. او زندگی را می‌شناسد، به صداقت زندگی باور دارد، اما سرنوشت که سراسر حادثه و اتفاق است، با او چه‌ها نمی‌کند. دل نازک او، در ره‌گذر توفان‌های سرنوشت، بارها می‌شکند و فرو می‌‌ریزد، ولی او برده و اسیر سرنوشت است و از کوله بار زندگی، تنها همین گوهر یک‌دانه را برداشته و ...
مشاهده تمام رمان های اعتمادی
مجموعه‌ها