رمان ایرانی

با ماه در آواز

با آنکه در نهایت مایل نبودم حریم خصوصی این خانم هنرمنند آزاد اندیش و شاید سرکش را در برابر چشمها به نمایش بگذارم، اما دلم نیامد به همین سادگی بگذارم فراموش شود. برای همین بار دیگر او را از میان گرد و غبار روزهای گذشته بیرون کشیدم. از کودکی‌اش نوشتم، همان‌طور که بود، یتیم خردسالی محروم از سایه پدر و مادر که محبت را می‌شناخت. همین‌طور از نوجوانی او نوشتم و از عشقی که به خواندن داشت. عشق شورانگیزی که هیچ عشقی نتوانست در قلب او جایگزینش شود، حتی عشق موسیو اصغر، مردی که عاشقانه قمر را می‌خواست و قمر مردمی را که به دنبال عاطفه و مهربانی‌های او بودند.

البرز
9789644425646
۱۳۸۷
۳۲۰ صفحه
۹۴۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مهناز سیدجواد جواهری
مانلی
مانلی حضور شاهرخ که برای برداشتن موتورش به حیاط آمد سبب شد آسیه خانم از من فاصله بگیرد. شاهرخ موتورش را از حیاط بیرون آورد و آن را روشن کرد. از من خواست سوار شوم. در حالی که اضطراب سراسر وجودم را می‌لرزاند ترک موتورش نشستم. در آخرین لحظه باز هم به او التماس کردم.
معشوقه آخر
معشوقه آخر
عشق در سال‌های مشروطه
عشق در سال‌های مشروطه این کتاب یک رمان است. خانم جان، مادربزرگِ مهراعظم دختری جوان و زیبا که از درد لاعلاجی رنج می‌برد و پزشکان جوابش کرده‌اند، خاطرات زندگی پرفراز و نشیب خود را از سن پنج سالگی به بعد برای نوه‌اش بازگو می‌کند. حوادث این داستان براساس واقعیت نوشته شده‌ و مربوط به دوران مبارزات مشروطه‌خواهان است.
خیاط‌خانه ایران خانوم
خیاط‌خانه ایران خانوم از توی خیاط خانه صدای یکنواخت و مقطع قر و قر چرخ می‌آمد. صدا ی جر خوردن پارچه، صدای بالا پایین رفتن تاقه‌های پارچه، صدای خش خش بسته‌های نایلون، صدای یک مشت حرکت‌های عجول دست‌هایی که همه سرگرم بریدن، دوختن و بسته بندی لباس عروس بودند که بعد از دوخته شدن، این طرف و آن طرف، به چوبرختی‌ها ردیف می‌شد، ...
مشاهده تمام رمان های مهناز سیدجواد جواهری
مجموعه‌ها