رمان ایرانی

زنی پنهان در میان واژه‌ها

ـ قسمت جالب سرگذشت از همینجا شروع می‌شه. حق با او بود. داستان جالبش باید با یک اتفاق جالب شروع می‌شد. ـ گفتید اسم کتاب چی بود؟ با شنیدن این حرف، دانه‌های عرق روی پیشانی‌اش نشست و رنگ از صورتش پرید. یک آن، از پرسشم پشیمان شدم. خواستم بحث دیگری را پیش بکشم که به قفسه کتاب‌ها تکیه داد و با صدای ضعیفی گفت: (( زنی پنهان در میان واژه‌ها ))

افراز
9789642837519
۱۳۸۷
۱۸۴ صفحه
۳۲۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های شهریار عباسی
بازیگوش
بازیگوش کسی باور نمی‌کرد مهری خودش را توی آب انداخته باشد، همه می‌گفتند مهری را آب برده. مهری در نظر مردم زن محکم و بااراده‌ای بود که دستش شفا بود و حرف‌هایش همه را آرام می‌کرد. برای همین ترجیح دادند مرگش جوری باشد که به خاطره‌ی او لطمه نزند. حالا برای علی همه چیز شبیه خواب است. کودکی و نوجوانی‌اش به ...
دختر لوتی
دختر لوتی زندگی هر کس روزهایی دارد که برایش فراموش نشدنی است. چنین روزهایی ممکن است برای دیگران آن‌قدر مهم نباشد که برای خودمان اهمیت دارد. گاهی هم اتفاقی در زندگی ما هست که ممکن است برای دیگران جذاب و شنیدنی باشد. دست‌کم نشانه‌ای در برخی اتفاق‌ها هست که ما را به دیگری پیوند می‌دهد. شاید علاقه انسان‌ها به خواندن سرگذشت دیگران ...
موسم آشفتگی
موسم آشفتگی
سایه‌های بلند
سایه‌های بلند سایه که بر سرمان فرود می‌آید، بی‌اختیار بر می‌گردیم تا صاحب‌اش را بیابیم و همان لحظه چیزی در ذهن‌مان نقش می‌بندد. گاه صاحب سایه را کوچک‌تر از آنچه هست گمان کرده‌ایم و گاه بزرگ‌ترش پنداشته‌ایم. سایه‌ةایی هم هست که همشه سایه‌اند و هر چه هست، سایه‌های بلندی بر سرمان افتاده است.
مشاهده تمام رمان های شهریار عباسی
مجموعه‌ها