رمان خارجی

خوشبختی در ویترین

(Racconti surrealisti e satirici)

میلونه دیگر جوش آورده بود: کجا؟ چطور؟ مگر همیشه به ما نمی‌گفتند که زیر خاک ایتالیا چنین چیزهایی پیدا نمی‌شود؟. . . نه نفت، نه آهن، نه ذغال سنگ، نه خوشبختی. . . این کتاب با 15 داستان کوتاه، جلد دوم از مجموعه داستان‌های طنز و سورئالیستی آلبر موراویاست که جلد اول آن پیشتر با عنوان (گوساله دریایی) به چاپ رسیده است.

9789647081757
۱۳۹۰
۱۶۸ صفحه
۱۱۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
آلبرتو موراویا
صفحه نویسنده آلبرتو موراویا
۱۷ رمان آلبرتو موراویا یکی از رمان‌نویسان برجسته ایتالیا در سدهٔ بیستم بود. موضوعات آثار او جنسیت، بیگانگی و وجودگرایی بود. معروف‌ترین اثر او رمان ضدفاشیستی دنباله‌رو است. او در سال ۱۹۴۱ با السا مورانته (رمان نویس که رمان مشهور تاریخ از اوست) ازدواج کرد که در سال ۱۹۶۲ از هم جدا شدند.
دیگر رمان‌های آلبرتو موراویا
قشنگ‌تر از تو
قشنگ‌تر از تو وقتی دختربچه بودم، مادرم، شاید برای این‌که متوجه نشوم ما فقیریم و من عروسکی فکسنی دارم که مختص بچه‌های فقیر است، ترانه‌‌ای یادم داده بود که از جمله می‌گفت:((عروسکم قشنگه، حتی قشنگ‌تر از من...)). اما این فقط دروغی ترحم‌آمیز بود، چون من خیلی قشنگ‌تر از عروسکم بودم. فقیر بودیم، اما خانواده‌مان از لحاظ زیبایی چیزی کم نداشت. بزرگ شدم و همچنان ...
گوساله دریایی
گوساله دریایی "گوساله دریایی" مجموعه‌ای است از داستان‌های طنز و سورئالیستی آلبرتو موراویا. سورئالیسمی متفاوت که با روایتگری آغاز می‌شود و ناگهان موقعیت‌ها تغییر مکان می‌دهند، فضا به هم می‌ریزد و انگار با افسانه روبرو می‌شوی، چرا که شخصیت‌ها در عین واقعی بودن غیر واقعی به نظر می‌رسند و آنچه غیر واقعی است واقعی.
2 زن
2 زن این کتاب روایت کهنه چند هزار ساله جنگ است. داستانی که از بدو پیدایش انسان وجود داشته است اما این بار از زبان زن تنها و مقاوم از زبان یک مادر. از زبان نوع بشری که شاهد، مرگ و اضمحلال نسل خود از طرفی، و بدبختی و رنج نسل بعدی از طرف دیگر می‌باشد...
داستان‌های ماقبل تاریخ
داستان‌های ماقبل تاریخ یک رابطه خوب با حیوانات، درست زمانی حاصل می‌شود که قادر به ارج نهادن به تفاوت‌هایشان باشیم: وقتی که آن‌ها را از خودمان دور احساس می‌کنیم، وقتی که فکر نکنیم به هر قیمتی باید آن‌ها را در قالبی انسانی درآوریم. حتی پیشی داخل سالن هم که فکر می‌کنیم همه ‌چیز را راجع به آن می‌دانیم و اغلب به نظرمان قابل ...
وقتی مجبوری سرت را به دیوار بکوبی
وقتی مجبوری سرت را به دیوار بکوبی چرا حسودی. آدمی هستی شکست‌خورده. خودت هم می‌دانی شکست‌خورده‌ای. اما دلت می‌خواهد شکست‌خورده نباشی. برای همین به هر کس که مثل خودت شکست‌خورده نباشد حسودی می‌کنی. ممکن است ال... هیولا باشد، حرفی نیست، اما تو فقط به خاطر اینکه او آدم شکست‌خورده‌ای مثل تو نیست باهاش لج افتاده‌ای. حسادت است که مجبورت می‌کند این‌جور داستان‌ها را سرهم کنی که هر ...
مشاهده تمام رمان های آلبرتو موراویا
مجموعه‌ها