۸۰ رمان
گابریل خوزه گارسیا مارکِز رماننویس، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی میکند.
او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشتههایش را در روزنامهای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه الاسپکتادور ...
18 داستان کوتاه
سفر سختی بود. همه این مدت در این فکر بودم که در دنیا، هیچچیز دلرباتر از یک زن جذاب نیست؛ ترس که برایم ممکن نبود حتی برای یک لحظه هم که شده، خود را از سحر و جادوی آن مخلوق افسانهای که پشت به من خوابیده بود، رها کنم. میهماندار اول، بلافاصله پس از بلند شدن هواپیما، ناپدید شد و ...
خزان خودکامه
خزان خود کامه رمانی است از گابریاگارسیا مارکز که درباره ژنرال پیری است که بین 107 و 232 سال دارد و 5هزار بچه نامشوع به دنیا آورده است.دیکتاتوری شکاک و هذیانگو که بر کشور استوایی کوچکی در منطقه کارائیب فرمان میراند و تن تنهایش را در کاخ فرسودهای آلوده به تاپاله و فضله حیوانات به این سو ...
3 رمان کوتاه (برگ باد - کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد - وقایعنگاری مرگی اعلام شده)
«برگ باد» نخستین رمان مارکز، روایتی چند صدایی است با پایانی باز که گوشه چشمی به نمایشنامه «آنتیگونه» سوفوکلس دارد و در آن نویسند، ضمن افشای فساد اجتماعی به شکلی استعاری، به پیشواز برخی از پرسوناژها و مضامین کلیدی «صد سال تنهایی»رفته است، که سرهنگ آئورلیانو بوئندیا و یورش ویرانگر «کمپانی موز» از آن جملهاند.
12 داستان سرگردان
گابریل گارسیا مارکز نگارش این داستانها را در دهة 1970 آغاز کرد. مجموعة اولیه هجده داستان داشت که پنج داستان را برای فیلم بلند و یکی را هم برای مجموعة تلویزیونی نوشته بود.
خودش میگوید:"داستانهایی که بین میز تحریر و سطل کاغذ باطله سرگردان بودند. و عاقبت هم به دوازده داستان تقلیل یافتند."
این مجموعه اولین بار در سال 1992 در شهر ...
روزی همچون روزهای دیگر
زن پاسخی نداد و چشمانش به سوی دستمالی قرمز رنگ- که در دست شوهرش بود- خیره ماند؛ لبهایش را به هم فشار داد و لرزشی ناخودآگاه و غیر ارادی، بر وجودش چیره شد. داماسو با خشونتی توام با بیزبانی، دستهایش را به گردن او انداخت. زن متوجه شد که بویی مشمئز کننده از دهان او میآید.