رمان ایرانی

اورازان

نویسنده این مختصر، نه لهجه‌شناس است و نه درین صفحات با مردم‌شناسی و قواعد آن و یا با اقتصاد سر و کاری دارد و نه قصد این را دارد که قضاوتی درباره امری بکند که مقدماتش درین جزوه آمده است. بلکه سعی کرده است با صرف دقتی که اندکی از حد متعارف بیشتر است، یک ده دورافتاده را با تمام مشخصات آن ببیند و از آن چه دیده است، مجموعه مختصری فراهم بیاورد، حاوی تکاپوی زندگی روزمره مردم آن ده و نشان بدهد که موضوع هر چه خلاصه‌تر و حقیرتر باشد مجال دقت و تحقیق، گشاده‌تر خواهد بود. به هر صورت «اورازان» (بر وزن جوکاران)، ده کوهستانی از تمدن شهری دورافتاده‌ای است در منتهای شرقی کوهپایه‌های طالقان که نه تنها از دبستان و ژاندارمری و بهداری در آن خبری نیست، بلکه اغلب اهالی هنوز با سنگ چخماق و «قو» چپق‌های خودشان را آتش می‌کنند و برای روشن کردن اجاق‌ها و تنورها از چوب‌هایی که پنج شش برابر یک چوب کبریت بلندی دارد و سر آن آغشته به گوگرد است، استفاده می‌کنند.

فردوس
9789649049854
۱۳۸۳
۱۱۲ صفحه
۱۱۶۴ مشاهده
۰ نقل قول
جلال آل‌احمد
صفحه نویسنده جلال آل‌احمد
۲۹ رمان جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده‌ای مذهبی-روحانی به دنیا آمد. وی پسر عموی آیت‌الله طالقانی بود . دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سید احمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او که همواره خواهان و جویای حقیقت بود به این سادگی تسلیم خواست پدر نشد. دارالفنون هم کلاس‌های شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ...
دیگر رمان‌های جلال آل‌احمد
دید و بازدید
دید و بازدید پس از جنجال سر بینه که عنق همه را منکسر کرده بود، کم‌کم سرور و صمیمیت وارد این محیط دم کرده و خیس خورده می‌شد. دخترک که هنوز به دنبال لیف و صابونش می‌گشت، خواست سری هم به حوضچه‌ی کنار در ورودی بزند. ولی هنوز پایش به وسط حمام نرسیده بود که یک مرتبه یکی از نظام‌های کف حمام زیر ...
5 داستان
5 داستان این کتاب مجموعة پنج داستان کوتاه «جلال آل‌احمد» به نام‌های گلدسته‌‌ها و فلک، جشن فرخنده، خواهرم و عنکبوت، شوهر آمریکایی و خونابة انار است. این داستان‌ها مانند دیگر آثار آل‌احمد، دارای سبکی منحصر به فرد، بهره‌مند از ادب رسمی، نثر کهن ایران و ظرایف فرهنگ عامه است.
سنگی بر گوری
سنگی بر گوری یک‌مرتبه دیدم با این بی‌تخم و ترکه ماندن ما کم‌کم شده‌ایم کدخدای ده. جوابگوی همه واقعیت‌ها! حل کننده همه مشکلات. قاضی همه دعواهای خانوادگی. پدر و مادر همه یتیم‌ها و مادرمرده‌ها و ... گنده‌گوزی نکن. قرار شد بی‌خودنمایی و شهیدنمایی... و این جوری بود که به کله‌ام زد حالا که اینطور است چرا پدر همه این بچه‌ها نباشی؟ این بچه‌ها ...
نفرین زمین
نفرین زمین
خسی در میقات
خسی در میقات گویا سه بعد از نیمه شب جمه بود که وارد فرودگاه تهران شدیم. و من تا پنج خانه بودم. سرفه‌کنان و خسته و کوفته. و هنوز از در خانه در نیامده‌ام. حتی حمام نرفته‌ام. به رعایت زخم پا و ترس از سرما خوردن مجدد. و هوا هنوز سرد است. و بوی زمستان دارد. و من یا خوابم یا از دیدار ...
مشاهده تمام رمان های جلال آل‌احمد
مجموعه‌ها